سه شنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۲ ۳ اکتبر ۲۰۲۳
ویجت ها و آخرین اخبار
تیتر یک و اخبار برگزیده
آخرین اخبار، ویجت ها و جدول ها

بررسی ژانریک جشنواره چهل و یکم فیلم فجر

جشنواره چهل و یکم فیلم فجر در بخش ملی به لحاظ ژانریک به صورت فیلم‌های جنگی، ملودرام، اجتماعی_انتقادی، جنایی، هنری و تجربی، ورزشی، سیاسی تقسیم می‌شود که شوربختانه در تمام موارد یادآوری شده آثار درخور تاملی دیده نمی‌شود که بتواند مخاطبان جشنواره را راضی نگه دارد و یا در تطبیق با چهل دوره‌ی پیشین بتواند حرفی برای گفتن داشته باشد‌ و در این‌باره این گزارش به بررسی هر یک از این ژانر‌ها خواهد پرداخت.
جشنواره چهل و یکم فیلم فجر در بخش ملی به لحاظ ژانریک به صورت فیلم‌های جنگی، ملودرام، اجتماعی_انتقادی، جنایی، هنری و تجربی، ورزشی، سیاسی تقسیم می‌شود که شوربختانه در تمام موارد یادآوری شده آثار درخور تاملی دیده نمی‌شود که بتواند مخاطبان جشنواره را راضی نگه دارد و یا در تطبیق با چهل دوره‌ی پیشین بتواند حرفی برای گفتن داشته باشد‌ و در این‌باره این گزارش به بررسی هر یک از این ژانر‌ها خواهد پرداخت.
هنرمندنیوز: جشنواره چهل و یکم فیلم فجر در بخش ملی به لحاظ ژانریک به صورت فیلم‌های جنگی، ملودرام، اجتماعی_انتقادی، جنایی، هنری و تجربی، ورزشی، سیاسی تقسیم می‌شود که شوربختانه در تمام موارد یادآوری شده آثار درخور تاملی دیده نمی‌شود که بتواند مخاطبان جشنواره را راضی نگه دارد و یا در تطبیق با چهل دوره‌ی پیشین بتواند حرفی برای گفتن داشته باشد‌ و در این‌باره این گزارش به بررسی هر یک از این ژانر‌ها خواهد پرداخت.
ژانر جنگی:
فیلم‌های شماره ۱۰ کار حمید زرگرنژاد، گل‌های باوارده کار مهرداد خوشبخت، های‌پاور هادی محمدی‌پور، اتاقک گلی کار مهدی عسگری، از جمله فیلم‌های جنگی حاضر در جشنواره امسال بودند که در قیاس با فیلم‌های جنگی الگو شده توسط ابراهیم حاتمی‌کیا، رسول ملاقلی‌پور، احمدرضا درویش، محمدعلی باشه‌آهنگر و محمدحسین مهدویان که در سال‌های قبل تولید شده‌اند، نمی‌توانستند با معیارهای استانداردی مواجه شوند زیرا که شماره ۱۰ به اسارتگاه ایرانیان در عراق می‌پردازد اما یکباره بدل به یک اکشن پر از ماجرا می‌شود و از واقعیت‌های جنگ کمی فاصله می‌گیرد. شاید اتاقک گلی می‌توانست با توجه به ماجراهای عاشقانه و همچنین تولد یک نوزاد در میدان جنگ تبدیل به اثری درخور تأمل شود و در دل جنگ به واقعیت‌های ملموس‌تری از زندگی پرداخته شود که شوربختانه بازهم هیاهوی جنگ غالب بر اصل زندگی می‌شود و شیرازه فیلم از هم می‌پاشد. های‌پاور یک درام تلویزیونی بود و نمی‌توانست خود را در قاب‌های سینمایی مطرح کند. گل‌های باوارده نیز یک روایت طولانی از پالایشگاه نفت آبادان بود که نمی‌توانست با یک نگاه تازه‌تر ما را به ماجراهای چهل سال پیش نزدیک کند.

ژانر ملودرام:
عطرآلود کار هادی مقدم‌دوست، بعد از رفتن کار رضا نجاتی و روایت ناتمام سیما کار علیرضا صمدی از جمله فیلم‌های ملودرام جشنواره چهل و یکم بودند که هیچکدام نمی‌توانستند با احساسات قابل پذیرش‌تری، ماجراهای خانوادگی را تبدیل به تاثیر مطلوبی کنند. شاید همه اینها از خرده روایت‌ها رنج می‌بردند و نمی‌توانستند خط و خطوط اصلی داستان را تقویت کنند. چنانچه در عطرآلود باید ساخت و ساز یک عطر نو همه چیز را به ایده‌ای ناب تبدیل می‌کرد که متاسفانه داستان‌های جانبی مانع از پرداخت آن شده‌اند. بعد از رفتن نیز نمی‌توانست به یک پایان دل‌چسب از یک جدایی چهارساله بین یک زن و شوهر بنابر فریب دادن‌های برادر زن منجر شود و همه چیز معلق می‌ماند و این ملودرام را به سرانجامی با احساس مبدل نمی‌ساخت. روایت ناتمام سیما نمی‌توانست گویای جار و جنجال‌های زندگی یک استاد مشهور باشد که در گذشته و امروز اشتباهات بزرگی را مرتکب شده است.

ژانر اجتماعی_انتقادی:
فیلم‌های جنگل پرتقال کار آرمان خوانساریان، کت چرمی کار حسین میرزامحمدی، کاپیتان کار محمد حمزه‌ای، وابل کار تورج اصلانی، استاد کار سید عماد حسینی، در آغوش درخت کار بابک خواجه پاشا و آنها مرا دوست داشتند کار محمدرضا رحمانی در ژانر اجتماعی_انتقادی قرار می‌گرفتند که برخی مانند کاپیتان و در آغوش درخت می‌توانستند قابلیت‌های بهتری را برای مخاطب نشان دهند. کاپیتان زندگی سخت کودکان سرطانی را با یک روایت شیرین و پر از بازی و طنز تبدیل به ماجراهای شیرین و پذیرنده‌ای می‌کند که ضمن درمانگری می‌تواند امیدبخش خانواده‌های آنان باشد و این‌گونه بشود در مسیری راحت‌تر به درمان آنان پرداخت. همچنین در آغوش درخت فیلمی است که به جهان کودکانه یک خواهر و برادر، فراتر از تمایلات جدا شونده‌ی یک زن و شوهر پس ۱۲ سال زندگی مشترک می‌پردازد و با این شیوه بر آن است که به خانواده‌ها برای طلاق هشدارهای لازم را بدهد. فیلم وابل در موضوعات فرعی و اصلی گرفتار آمده بود و نمی‌توانست یک خط سیر داستانی مستقل برای زندگی ازهم پاشیده‌ی یک خانواده‌ تیره بخت تعیین کند؛ به همین دلیل ایده اصلی با همه زیبایی‌اش از مسیر درست خارج می‌شد و تاثیر مطلوب در آن گم و گور می‌ماند. کت چرمی می‌خواست به مسئله کودکان و نوجوانان تحت تهدید و معتاد بپردازد که بازهم دچار حاشیه‌های بزرگی می‌شد که اصل ماجرا مورد غفلت واقع می‌شد و در نهایت شعارگرایی اصل مطلب را به حاشیه می‌راند و آنچه باید، اتفاق نمی‌افتاد. جنگل پرتقال می‌توانست تبدیل به فیلمی ماندگار از روابط دانشجویی و عاشقانه در این دوران شود که بازهم بنابر ملاحظاتی، کم‌مایه می‌نماید و اصل داستان آن‌طور که باید و شاید، برهم‌ریختگی یک رابطه عاشقانه و بازگشت دوباره به آن را بازگو نمی‌کند و نمی‌تواند تلخی یک رابطه را به اوج برساند؛ بنابراین، فیلم نگاهی گذرا به خاطرات از دست رفته می‌کند. استاد برداشتی از نمایشنامه اولئانا اثر دیوید ممت آمریکایی است که شوربختانه نمی‌تواند از آن متن زیبا به فیلمی متوسط دست یابد، زیرا که ملاحظات بیش از حد، مانع از نفوذ در یک رابطه شده و سوءاستفاده از مقام استادی با زبان تند انتقادی همراه نمی‌شود. همچنین فیلم آنها مرا دوست داشتند به هیچ وجه نمی‌توانست در ژانر اجتماعی موفق به انتقال درخور تاملی باشد.

ژانر جنایی:
فیلم پرونده باز است کار کیومرث پوراحمد تنها فیلمی است که در ژانر جنایی قرار می‌گرفت و برخلاف فیلم‌های سابق این کارگردان قدیمی نمی‌توانست ما را با جار و جنجال تازه‌ای همراه کند؛ درحالی که پیش از این پوراحمد در ژانر جنایی، سریال موفقی را در تلویزیون پخش کرده بود.
ژانر هنری و تجربی:
فیلم‌های چرا گریه نمیکنی؟ کار علیرضا معتمدی، هفت بهارنارنج کار فرشاد گل‌سفیدی، متروپل کار محمدعلی باشه‌آهنگرو آه سرد کار ناهید عزیزی صدیق در زمره‌ی فیلم‌های هنری و تجربی بودند که به جز آه سرد، با قابلیت‌هاب نوآورانه‌ی کمتری مخاطبان را تحت تاثیر قرار می‌دادند. آه سرد یک رابطه برهم ریخته را در یک جاده و در سرمای زمستانی و ریزش برف به زیبایی تمام آشکار می‌کرد و از خواست‌های پنهان و آشکار یک زن و مرد می‌گفت که در سکوت و کم حرفی باید خویشتن را نمایان سازند. چرا گریه نمیکنی؟ فیلمی است که می‌خواهد پسامدرن باشد و به نقد طبقه متوسط می‌پردازد که همگی از اشکالات بزرگی برخوردارند و در عین حال ظرافت‌های هنری برای چنین منظوری به نتیجه منجر نمی‌شود و همه چیز در یک وضعیت شبه پست مدرن تقلیل می‌یابد. هفت بهارنارنج به روابط یک پیرمرد و استاد دانشگاه با همسر به کما رفته‌اش می‌پرداخت که بازهم جنس روایت و مواجهه‌ی با مسئله به نتیجه‌ی دلخواه نزدیک نمی‌شد و انگار پیرمرد نمی‌خواست تن به واقعیت تلخی، چون مرگ بسپارد و سر خود را با کاشتن درخت‌های نارنج گرم می‌کرد، بی آنکه بداند مرگ چاره‌ساز کار او و همسرش خواهد بود و کارگردان نیز از این محتوای قابل تعمق چشم می‌پوشید و به بیراهه می‌رفت و فیلمش سرانجامی نمی‌یافت و در نهایت، اثر بی تاثیر می‌ماند. متروپل با یاد سینما پارادیزو ساخته‌ی جوزپه تورناتوره است که باز هم آن‌طور که باید و شاید در این برداشت، به سرانجام بایسته‌ای نمی‌رسد و متروپل بلاتکلیف می‌ماند در میان داستان‌های پراکنده‌ای که هر یک به نوعی می‌تواند جذاب باشد اما در کنار هم جفت و جور نمی‌شوند و این پراکندگی در آن خط سیر طولانی عذاب‌آور خواهد شد زیرا که معلوم نیست فیلم می‌خواهد پست‌مدرن باشد و یا اینکه ادای احترامی کند به سینمای ایران و جهان و بهانه را نوسازی سینما متروپل آبادان در زمان محاصره‌ی جنگی قرار می‌دهد و حالا خاطرات سه جوان از کودکی تا لحظات شهید شدن آنها باید همه چیز را به هم پیوند زند و چون این پیوند نیازمند یک سریال است، درخور یک فیلم بلند سینمایی نیست و سرانجامی نمی‌یابد.

ژانر ورزشی:
هوک کار حسین ریگی تنها فیلم ورزشی است که با فیلمنامه و کارگردانی درخور تاملی همراه نمی‌شود؛ درحالی که فقر و ورزش بوکس، دو انگیزه ناب برای پرداختن به یک داستان تاثیرگذار در بلوچستان هستند.

ژانر سیاسی:
دو فیلم سرهنگ‌ثریا کار لیلی عاج، غریب کار محمدحسین لطیفی سیاسی هستند و هر یک به نوعی تلاش می‌کنند بخشی از مخالفان جمهوری اسلامی را به چالش بکشند. فیلم سرهنگ‌ثریا در آغاز تمام می‌شود، چون با نشان دادن جدایی کودکان مهدکودک از مادران سیاسی‌شان در اشرف همه چیز بیانگر فاصله‌ مادران پشت میله‌های اشرف خواهد شد که خواهان دیدار فرزندانشان هستند و چنین آرزویی بر باد خواهد رفت. فیلم غریب نیر بسیار حرفه‌ای و با جذب مخاطبان بیشتر ساخته شده و به زندگی محمد بروجردی در کردستان می‌پردازد که پیروزی او بر مخالفان انقلاب را نمایان می‌سازد.

انیمیشن:
انیمیشن بچه زرنگ کار هادی محمدیان و بهنود نکویی در فضای فانتزی و کودکانه به نگهداری و حفظ حیوانات در محیط زیست پرداخته می‌شود و این محتوا برای کودکان، لازم و ضروری است.

جمع‌بندی:
با توجه به آنکه در میان همه‌ی فیلم‌های جشنواره امسال به اندازه‌ی پنج انگشت نمی‌توان فیلم نمونه برگزید، شاید بشود به راحتی گفت که با جشنواره نسبتا ضعیف و رو به افولی همراه شده‌ایم که در قیاس با فیلم‌های برگزیده دهه‌های گذشته کمتر گویای یک سینمای چشم‌گیر خواهند بود.

سمیه هاشمیان 

تبلیغات

ارسال دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جهت ارسال دیدگاه خود ابتدا بر روی کادر «من ربات نیستم» کلیک کنید.
پس از تایید، دکمه «ارسال دیدگاه» نمایان خواهد شد که با کلیک بر روی آن می توانید دیدگاه خود را ارسال نمایید..