«تئاتر» خود زندگی است
- شناسه خبر: 69619
- تاریخ و زمان ارسال: ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۰:۴۱
انتخاب بازیگران بر چه مبنا و المان هایی شکل گرفت؟
عماد سالکی: نمایش ساسیزم از سال هزار و چهارصد و با خواتدن رمان تجاوز قانونی در ذهن من شکل گرفت، چون رمان به شدت جذابی بود و من را درگیر کرد به فکر این افتادم که این قصه را کار کنم، با نویسنده های مختلفی صحبت کردم ولی نتیجه مطلوبی که داخل رمان شکل گرفته بود شکل نمی گرفت و خودم تصمیم گرفتم که آن را به نمایشنامه تبدیل کنم و سعی کنم جهان رمان با نمایشنامه تغییری نکند، حتی کارکتر ها به همان پختگی رمان باشند و در همان حین که نمایشنامه را تنظیم می کردم در ذهنم کارگردانی هم می کردم، کارکترها را برای روی صحنه پخته می کردم و مثل همه کارگردان ها ذهنیت هایم نسبت به شخصیت ها و کاراکترهای نمایش تصویر بازیگرانی را تجسم می کردم و از آنجا که ما یک گروه تئاتری به نام سولو داریم ابتدا سراغ بچه های گروه رفتم، سعی کردم ببینم کدام از این بچه ها برای این نقش ها مناسب هستند و شناختی که از آنها داشتم به من بیشتر کمک می کرد برای انتخاب نقش، بعضی نقش ها در توان بعضی از بچه های گروه سولو نبود و طبق روال همه گروه ها به سراغ دوستان هنرمند و با تجربه و قدیمی خودم رفتم، البته ناگفته نماند که من همیشه به این فکر می کنم که چه کسی می تواند از عهده این نقش بر بیایید و خیلی خوشحالم که گزینه هایی که امروز شما بر روی صحنه می بینید همان هایی هستند که ابتدا به آنها فکر کردم، الان به داشتن این بازیگرها افتخار می کنم و چه چیزی بهتر از اینکه یک گروه منسجم و کاربلد و بدون حاشیه را یک کارگردان داشته باشد.
نقش چه ویژگی هایی داشت که آن را پذیرفتید؟
رز ایزدی: به نظر من هر کدام از کاراکترها در متن نماینده یک قشری از جامعه هستند و تیلبیا هم همینطور، البته که فاصله زیادی بین خودم و نقش می دیدم.
پانته آ مرزبانیان: نقش پر از چندگانه و رنگ بود، شخصیتی زنانه، سیاس، قدرتمند، مادر، کمی مجنون و حتی شوخ طبع که فرصت های زیادی به بازیگر می داد.
شرایط تئاتر را بعد از کرونا و آن اعتراضات چگونه می بینید؟
علی صحراگرد: من در اوج دوران کرونا با کارگردانی عماد سالکی نمایش عصر طویلگی را روی صحنه داشتم که با استقبال خوبی هم مواجه شد، در آن دوران تئاتر و سینما یخ زده بود و ترجیح بر استفاده از پلتفرم های نمایش خانگی بود، اما به یاد دارم که همان روزها هم علاقه مندان به تئاتر عرصه را خالی نگذاشتند و به استقبال کارهای خوب میرفتند و چرخ کوچک آن هر چند ترک خورده میچرخید، بعد از اعتراضات و اتفاقات اخیر جریانی ایجاد شد که گویی تحریم کردن آثار نمایشی میتواند دستمایه ای برای مخالفت با جریان های قدرت باشد و خودم نیز در مقطعی به آن باور داشتم، اما از شما می پرسم از این جریان چه کسانی سود می برند؟ آیا این ساده ترین سناریو برای حذف دنیای کوچک آثار نمایشی ما نیست؟ با کمی تفکر و عمیق شدن می توان پاسخ درست این سوالات را دریافت، کسی به خاطر نخواهد آورد که چه کسانی چه کارهایی نکرده اند، همیشه سکوت کرده ایم و این ادبیات جالبی برای بیان درد نیست، همیشه به خودم گفته ام اگر مسئله ای دارید تا می توانید به هر فرمی در موردش حرف بزنید و عملی اش کنید، آنقدر اطرافمان آشفتگی و پلشتی وجود دارد که فرصتی برای تعبیر سکوت ما و نبودنمان نیست، باید بود و گفت و ساخت و جنگید و تغییر داد.
بهداد قادری: سبد فرهنگی خانوار ضعیف شده و کمتر خانواده ای به علت شرایط اقتصادی برای دیدن تاتر می آید، این خیلی هولناک است چون تئاتر جزو هنرهای پایه است و ندیدن تاتر باعث فقر فرهنگی می شود، در دوران بعد از کرونا و اتفاقاتی که بعد از آن پیش آمد، مثل این بود که انرژی و پتانسیل فشرده ای آزاد شده باشد و من فکر می کنم که تئاتر خیلی از لحاظ کمی رونق گرفته است، تعداد زیادی کار در حال تولید و اجرا است اما لزوما کارهای با کیفیتی نیستند ولی شاید مسیری باشد برای رشد و اتفاقات بسیار مثبت در تئاتر و سینمای ایران.
به آینده تئاتر در ایران چقدر خوشبین هستید؟
میلاد تاجیک: خوشبین نیستم! یک ژن دیوانگی در ما وجود دارد که تئاتر کار می کنیم.
امیرحسین ذوالقدر: هرکجا حرفی از آینده تئاتر در ایران می شنوم و یا می خوانم جز حرفهای ناامید کننده چیز دیگری نیست، بله مشکلات و نامهربانی ها بوده، هست و خواهد بود و این موضوع نیز فقط مختص این هنر والا نیست، به نظر من کار کردن در این شرایط بهتر از این است که بنشینید و اصلا کاری نکنید، می گویند که چرا بیشتر باسابقه های تئاتر ما قهر کرده و کار نمی کنند و باعث شده تئاتر ما درچار افول و پسرفت شود ولی دیگر وقت بها دادن و اطمینان به نسل جدید تئاتر است، ما در این چند سال کم کار خوب از همین نسل جدید ندیده ایم، همانطور که تئاتر در دنیا با سرعت زیاد در حال پیشرفت می باشد و به سمت مدرنیته در حرکت است تئاترما نیز هر روز نیازمند به روز رسانی می باشد، چه از نظر تکنیک بازی و چه از نظر مقوله فنی، من به شخصه با انرژی که در نسل جدید تئاتر می بینم آینده این هنر را روشن می بینم، بله عواملی چون سیاست، جامعه و اقتصاد بی تاثیر نیستند ولی نمی توانند مانع و بهانه این باشند که کار نکنیم، عده ای می خواهند که چراغ تئاتر روز به روز کم سوتر و برای همیشه خاموش شود، با توان و انرژی که در نسل جدید می بینم این چراغ همیشه روشن است و روز به روز پر نورتر می شود.
تئاتری ها چقدر در تماشای آثار همدیگر یا تبلیغ برای کار همکارانشان هوای همدیگر را دارند؟
نادیا حسام: متاسفانه در فضای کنونی تئاتر بین اهالی این هنر همدلی و هم سویی به ندرت وجود دارد و دوستان تئاتری کمتر تمایل به تبلیغ و ساپورت کردن کار دیگری دارند، البته به جز تعدادی اندک که به این نتیجه رسیده اند که موفقیت هر کسی منوط به موفقیت جمعی است، امیدوارم این دید و منیت در این هنر شریف کمرنگ بشود و کنار هم برای زنده نگه داشتن تئاتر تلاش کنیم.
مهناز نوروزی: خدا را شکر ما در جامعه ای زیست می کنیم که مردم همیشه هوای همدیگه را داشته و دارند، شما نگاه کنید وقتی در ایران زلزله ای پیش می آید همه ایران بی درنگ برای کمک می شتابند، این روحیه ما ایرانی ها است که همیشه قلبمان برای هم می تپد و خونمان برای هم نوع می جوشد، حال این جامعه را در تئاتر بیاوریم و قطعا عزیزان همکار هوای همدیگر را دارند و هر آنچه بر می آید را انجام می دهند، البته که هر کس به فراخور خود و من به شخصه تبلیغ و هواداری را صرفا در تعریف و تمجید نمی بینم، قطعا نقد سازنده مخصوصا از جانب یک دوست و همکار بسیار کمک کننده می تواند باشد و البته که از حضور شما رسانه ای های شریف نیز باید تشکر کنم که همیشه هوای تئاتر این هنر ظریف و پر مشقت را داشته و دارید.
وجود کاراکتر یا متن های کمدی حتی کوتاه چقدر به جذب و رضایت بیشتر مخاطب کمک می کند؟
بابک بینش: متن کمدی به ذاته باعث جذب مخاطب نمی شود، هوشمندانه بودن متن، دیالوگ یا موقعیت باعث جذب مخاطب می شود، من شاید خیلی هم موافق زیادی کمدی بودن نیستم و بیشتر سعی می کنم که در انجام کارهای نمایشی کمدی خیلی زیاده روی نکنم تا اینکه لحظات طنز بیشتر تاثیر بگذارد، از همین ایده در این نمایش استفاده کردم و تک لحظه هایی سعی کردم حواس تماشاچی را نسبت به واقعیت اصلی این شخصیت پرت کنم تا اینکه لحظه آخر نمایش تاثیرگذار باشد.
بهداد قادری: من فکر می کنم با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی حال حاضر مردم نیاز به سرگرمی بیشتری دارند و دوست دارند لحظاتی را به دور از فشارهای زندگی بگذرانند، حداقل راجع به مخاطب عام اینطور است و قطعا متن های کمدی می تواند در جذب مخاطب موثر باشد و حتی می توانید این را در کمدی های شبانه و اصطلاحا تئاتر آزاد ببینید که خیلی مورد استقبال و توجه عامه مردم قرار می گیرد.
این اجرا فاقد حضور سلبریتی ها است، چه المان هایی باعث می شود سالن پر شود؟
ساناز اقتصادراد: فارغ از اینکه حضور چهره های شناخته شده چقدر می تواند باعث سرعت بخشیدن به روند معرفی و فروش یک اثری هنری شود، باید بپذیریم جامعه ای که به تجربه در دروازه آگاهی قرارگرفته علاقمند است با جریان هنرمفهومی همراه شود، این تئاتر به لحاظ متن، دکور، بازی نور و موسیقی و حرکت شما را به سمت مفاهیمی از جنس آگاهی جمعی می برد، پس بعید نیست جامعه ای که تشنه آگاهی است با استقبال از این اثر ثابت کند که همیشه حضور سلبریتی ها نمی تواند برگ برنده باشد.
پانته آ مرزبانیان: سوال شما برای من که تقریبا شانزده سال در این حرفه هستم پاسخ آسانی دارد، تئاتر با سلبریتی ها لزوما زنده نیست، تئاتر با ذات تئاتر زنده است، یعنی متنی درست و بازیگر درست، حال گاهی این بازیگر سلبریتی است و گاهی نیست، در ارتباط میان بازیگر و تماشاگر جرقه ای رخ می دهد و جریانی برقرار می شود و همین رخداد به ظاهر ساده می تواند سالن های نمایش را بدون سلبریتی هم پر کند، هرچند به شخصه دراین دوره موفقیت یک اثر را با تعداد تماشاگر اندازه نمی گیرم.
موفق شدن در تئاتر بیشتر تکنیک و خلاقیت های فردی است یا دانش و سواد هنری و آکادمیک.
ساناز اقتصادراد: هردو ولی پس از درک مفاهیم و آموزه ها و تکنیک ها خلاقیت برجسته ترین بخش را ایفا خواهد کرد.
مهناز نوروزی: قطعا همه موارد به همراه استفاده دقیق از هوش هیجانی، البته که من در حال حاضر مشق می کنم و در حال یادگیری می باشم، نه امروز بلکه هر آنچه از اساتید و بزرگان این حرفه آموخته ام و می آموزم همچنان ادامه دارد، مگر غیر از این است استاد نصیریان بزرگ همچنان در حال یادگیری است و خود را با متدهای بازیگری جهان به روز می کند؟ من که تازه در ابتدای راه هستم و از خداوند می خواهم این روحیه یادگیری را همیشه به همراه داشته باشم، بی شک صحنه تئاتر مقدس است و بازیگری بر صحنه می تواند زیست کند و صحنه او را بر خود نگه دارد که خلوص بیشتری داشته باشد و این خلوص و زیست کردن قطعا از تمامی مواردی که در سوال دقیق شما وجود داشت بر می آید، به همراه هوش هیجانی و کنترل کردن شرایط فرضی صحنه و کارکتر که آن را بازی می کنم، هچنین نمایش یک کار گروهی است و ترکیب عوامل و در راس آن نویسنده و کارگردان به همراه مشاوران هنرمند این اثر گرفته تا دیگر عوامل دلسوز آن است که می تواند یک اثر نمایشی را موفق گرداند، نمی شود از حضور و انرژی خوب همبازی هایم در نمایش بگذرم، مخصوصا آقای بابک قادری بازیگر باسابقه تئاتر و سینما که الحق با جان و دل بر صحنه نقش آفرینی می کنند.
در طراحی صحنه و لباس چه المان هایی را برای بهتر شدن کار نزد مخاطب در نظر می گیرید؟
نادیا حسام: در مورد طراحی صحنه مسلما اولین موضوع مورد توجه من پیام و ذهنیتی است که کارگردان و نویسنده قصد دارند به تماشاچی انتقال بدهمد و در مرحله بعدی همزاد پنداری تماشاچی با فضای نمایش اهمیت بسیاری دارد، البته سلیقه شخصی و سبک طراحی من معمولا فضای خاص ولی ملموس را می پسندد و سعی می کنم در مورد لوکیشن نمایشنامه نگاه متفاوتی را داشته باشم، به طور مثال در مورد نمایش ساسیزم در نمایشنامه لوکیشن طبقه هشتم ساختمانی بود که به ایده کمپر تغییر دادم و کارگردان این اثر استقبال کردند، بنظر من صحنه موثرترین راه ارتباط بصری تماشاچی است و در جذابیت اثر بسیار حائز اهمیت است، در مورد طراحی لباس با توجه به شخصیت پردازی کاراکترها طراحی می کنم و البته موقعیت زمانی و مکانی نمایشنامه هم بسیار موثر است، ولی من معمولا در مورد طراحی لباس سعی می کنم تا جای ممکن به روز و طبق روند اجتماع طراحی کنم، چون تماشاچی بهتر و بیشتر با کار ارتباط برقرار می کند و در آخر همه اینها فقط و فقط احترام به نگاه تماشاچی فهمیم تئاتر است.
تئاتر چه خصوصیاتی دارد که بازیگران آن اینچنین شیفته آن هستند؟
رز ایزدی: فکر می کنم این موضوع برای هر کس متفاوت باشد، به عنوان مخاطب پر و پاقرص تئاتر باید بگویم که مدیوم تئاتر برای من به قدری زیباست و می تواند خود زندگی باشد که شما را وارد جهان دیگری میکند، البته این موضوع به خود قصه و ظرافت اجرا هم خیلی زیاد مربوط است، به عنوان بازیگر بسیار برای من چالش برانگیز است که در عین حال که کلی فاکتور را باید یاد بگیریم و بدانیم آنها را چطور به کار ببریم، کاملا باید در حال حضور داشته باشید و این حضور در حال به معنای واقعی اش شگفت انگیزترین اتفاق در زندگی است که در واقع روی صحنه می شه اتفاق بیفتد و البته نه به راحتی.
بابک بینش: فکر می کنم به طور کلی هنر برای هنرمند رنج آور است، اما در همین رنج لذتی وجود دارد که در واکنش مخاطب نهفته است، وقتی آرتیست برق نگاه مخاطب خودش را می بیند امیدوار می شود و این امید باعث می شود که هنرمند انرژی بگیرد و ادامه بدهد، ولی من تا حدود زیادی نگاه مثبتی به مقوله بازیگری ندارم، بازیگر تجلی رنج هایش در زندگی است، هر لحظه آن حتی خنده دار ترین صحنه یک بازیگر کاملاً دردآور و غمگین است، شاید مخاطب این را نداند ولی این یک واقعیت است.
تلخی ها و شیرینی های تئاتر از نظر شما چیست؟
میلاد تاجیک: تلخی تئاتر از نظر من این است که سطح اجتماعی و سلیقه جمعی رو به نزول است و این باعث می شود که هنرمند یا نگاه هنری اش نادیده بگیرد یا بجنگد برای ارتقای مخاطب که من راه دوم را انتخاب می کنم، این سخت است چون روی اقتصاد زندگی و غیره تاثیر می گذارد، متاسفانه سنگ اندازی مسئولین هم مزید بر علت است، عدم حمایت های مسئولین برای تولید اثر هنری و نه تجاری، خودی و غیرخودی کردن هنرمندان و شیرینی تئاتر برای من این ایت که تئاتر خود زندگی است.
علی صحراگرد: هر کنشی در واقع مجموعه ای از حرکات سینوسی و مثبت و منفی های متوالی است که تئاتر هم به عنوان هنری مادر از این قائده جدا نیست، برای من اکثر لحظات تمرین در آزمایشگاه پلاتو و حضور در اتمسفر صحنه اجرا، شیرین و غیرقابل وصف هستند و سخت می توانم از شعف خودم در مقابل آن چیزی بگویم، به دنیای عجیب و پر از هیجان وارد می شوم و سراسر کشف و شهود درونی و بیرونی در جریان است، لحظات طلایی رسیدن، ساخته شدن، اتفاق افتادن، زندگی کردن کارکترها و… اما همیشه به همین منوال نمی گذرد چون شما به مجرد قرار گرفتن در یک پروژه نمایشی خواسته یا ناخواسته با حواشی و جریان های مختلفی از گفت و گو و اتفاقات فنی و پیچیده مواجه می شوید که به صبر و همدلی بسیاری با دیگران نیازمند خواهید شد، چرا که ذات پیشبرد اتفاقاتی از این دست برایتان به عنوان بازیگر سخت، فرسایشی، گاها منفی و مخرب خواهد بود و شاید هم در همین مواقع است که ماهیت شما به عنوان شخصی حرفه ای یا غیر حرفه ای معنا خواهد یافت.
استقبال از اجرا تا امروز چگونه بوده است و مخاطب اجرا بیشتر چه نوع آدمهایی هستند؟
عماد سالکی: نمایش ساسیزم نمایش امروز ما است و برای مردم حال حاضر به روی صحنه رفته است، چون معتقد هست نمایش باید برای مردم همان کشور ساخته شود که بتواند تاثیر گذار و قابل فهم باشد، تا امروز با شرایط موجود برای تئاتر ایران خدا را شکر استقبال خوب بوده و تماشاگران فیدبک خیلی خوبی هم به نمایش داشته اند و طبق نظراتشان توانسته هیم تا به اینجای راه خوب پیش برویم، در تلاش هستیم که نمایش را در صورت امکان تمدید و یا در سالن دیگری هم اجرا ببریم چون برای این نمایش خیلی زحمت کشیده شده و زمان زیادی را برای آماده سازی آن صرف کرده ایم و دوست دارم تماشاگران بیشتر این نمایش را ببینند.
عباسعلی اسکتی
عکس: محمد وفایی