چه المان هایی را در کارهایتان به کار می برید تا مخاطب بتواند با آن ارتباط بهتری برقرار کند؟
تاثیری که تعطیلات تابستان در روستای مادرم برآثار من و هچنین انتخاب متریال داشته کاملا مشهود می باشید، برخورد نزدیک در طبیعت بکر و زیبای روستا شناخت فرم شکل رنگ در گیاهان و حیوانات و ارتباط آنها با انسان، دیدن چهرهای گوناگون اهالی روستا و اصالت در هر چیزی که به چشم می‌خورد، خانه های روستایی با معماری دست نخورده پیشین، لمس دیوار های کاه گلی، بوی خاک خیس خورده و... همه اینها با مفهوم و ایده هایی که امروز درخلق آثارم مشهود است و همگی آنها اشاره به ذات طبیعت و انسان دارد.
در کارهای شما یک نوع پیچیدگی دیده می شود، این رمز و رازی است بین آثار و خالق آنها؟
پیچیدگی در آثار که شاید از نگاه مخاطب احساس شود، ریشه در چگونگی بیان افکار و دغدغه هایم در زندگی شخصی و تاثیری که از جامعه و جهان پیرامونم می گیرم نشأت می‌گیرد، اینکه تا چه اندازه برای بیننده قابل فهم باشد را حقیقتا نمی دانم اما تلاش کرده ام واقعیت زندگی را از دیدگاه خودم و با ساده ترین متریال که در اختیار دارم به نمایش بگذارم، همانگونه که در مجموعه خالق و مخلوق که حدود دو سال می شود که به ساخت آنها مشغولم هیچگونه ابزار مجسمه سازی به کار نبرده ام و با این وجود که به دلایل شخصی نتوانسته ام تحصیلات آکادمیک دانشگاهی داشته باشم و هنرمند خودآموخته ای هستم، هرگز احساس کمبود و شرمندگی نکرده ام و این را نقطه قوت در خود احساس می کنم، کما اینکه به عقیده بنده آرتیست برای خلق یک اثر هنری نیاز به طراحی فوق العاده و متریال ویژه ای ندارد و تنها نبوغ ساختار شکنی و شجاعت در بیان کردن افکارش، اثر او را از دیگر آرتیست ها متمایز می کند، ولو با ساده ترین امکانات!
و معمولا هنرمندان در آثار خودشان امضایی برای سبک خودشان دارند، امضای کارهای شما چیست؟
به طور کلی مشخصه آثار خود را در نقطه تلاقی سه چیز می دانم (انسان، طبیعت، تاریخ) و در کل سعی داشته ام نگاه به هنر و جایگاهش در دوران باستان را زنده نگه دارم و همچنین روند تکامل انسان در طبیعت را در غالب های گوناگون به نمایش بگذارم، همچنین زندگی انسانهای گذشته و استفاده آنها از ابزار ساده برای نقاشی و مجسمه سازی همیشه برای من الهام بخش بوده است، هر چند ممکن است مخاطب در نگاه اول نتواند فهم درستی با تماشای اثر دریافت کند، همانطور که می دانیم در تمامی ادوار انسانها با دیدن هر اثر هنری تفسیر و برداشت یکسانی از اثر نداشته اند در نتیجه آثار بنده نیز از این قاعده مستثنی نیستند.
آیا مجسمه سازی جزو رشته های گران هنری است و این تاثیری در قیمت بالای آثار طراحان دارد؟
به طور کلی شاخه هنر و مشخصا مجسمه سازی برای آرتیست های امروزی و تا اندازه ای در نسل های قبل هزینه بر بوده است، خصوصا استفاده از متریال هایی مثل انواع فلزات و سنگها و... بنابراین هنرمندان با وجود دغدغه های معیشتی که دارند، می‌بایست شغل دومی برای تهیه ابزار مورد نیاز برای ساخت آثار هنری خود داشته باشند، با توجه به این موضوع و بالا رفتن هزینه ساخت اثر قیمت فروش آن نیز بالاتر خواهد رفت.
سختی ها و شیرینی های این حرفه از نظر شما چیست؟
چالش هایی که هر آرتیست برای رسیدن به سبک منحصر به فرد برای خود از سر می گذرانند قطعا متفاوت بوده و هرکدام در این مسیر مشکلاتی را تجربه می‌کنند که به عقیده بنده ممکن است برای برخی قسمت سخت زندگی هنرمند باشد، البته برای شخص خودم این چالش ها بسیار شیرین و هر کدام به گونه ای شخصیت و هویت بیرون آمده از ناملایمات و مصائب زندگی مرا در آثارم ساخته و پرداخته کرده و برای من لذتی بالاتر از فهمیدن و نگاه درست و پی بردن صحیح به لایه های روانشناختی آثارم نخواهد بود.
مجسمه سازی در ایران و در بین مخاطبان هنری چه جایگاهی دارد؟
مجسمه سازان ایران در گذشته آنقدر شگفت انگیز و بی نقص بوده اند که علاقه به یادگیری این هنر در ایران بسیار مورد توجه بوده است، شخصا اولین بار با دیدن مجسمه فردوسی اثر استاد ابوالحسن صدیقی شوق عجیبی در یادگیری این هنر در من پیدا شد و در نگاه به آثار برجسته دیگری از اساتیدی چون پرویز تناولی، بهمن محصص، توکل اسماعیلی، محمد حسین عماد، قدرت الله عاقلی و... می توان گفت این اساتید علی رغم برخی محدودیت ها در گذشته توانسته اند به موفقیت ها و پیشرفت های چشم گیری برسند و راه را برای نسل امروز باز کنند و با خلاقیت توانایی فردی خود، در سبک ها تکنیک ها و ساختارهای متفاوت هنرمندان ایرانی را به جهان غرب معرفی کنند و علاقمندان به مجسمه سازی را وادار به توجه و شناخت هنرمند و آثار آنها کنند.
برای زیباتر شدن دنیا چه می کنید؟
همانطور که در ابتدا اشاره کردم از کودکی جهان پیرامونم همواره مرا شگفت زده می کرده و ذهن جستجوگر من در حیرت از این همه و نظم هماهنگی و که در طبیعت وجود داشت بوده است، بنابراین زمانی که اندیشه ای زیبا نگاه و کلام و رفتار زیبایی با جهان و هر چه در آن است داشته باشم همه چیز زیباتر خواهد بود و هروز خالق خود و جهانم را ستایش می کنم، در آخر پیامی از، میکل آنژ را که همیشه گوشه ذهن دارم بیان می کنم: تنها خداست که می آفریند و دیگران فقط کپی می کنند.
گفتگو: عباسعلی اسکتی
ارسال دیدگاه: