ترانههای شرقی و طلوع دوباره سمیرا حسینی در تئاتر
- شناسه خبر: 43317
- تاریخ و زمان ارسال: ۷ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۲۰:۵۴
از این حیث می توان گفت در اینجا بیشتر تئاتر در خدمت موسیقی قرار می گیرد تا برای ترانههایی که میشنویم شرح نزولی دراماتیک به نمایش درآید، به این معنا که ما با پنج ترانه قدیمی و نوستالژیک ایرانی مواجه می شویم و آنها را میشنویم که توسط حجت اشرف زاده بازخوانی می شود منتها پیش از شنیدن ترانه، مخاطب نمایش کوتاه مرتبط با آن را می بیند که شرح تاریخی شکل گیری آن ترانه است، به نظر می رسد برخی از آنها مثل ترانه مرا ببوس یا ای ایران برگرفته از واقعیت تاریخی باشند و برخی دیگر محصول خیال خلاقه نویسنده. تماشای داستان و موقعیت دراماتیک هر ترانه، تماشاگر را به لحاظ حسی و عاطفی آماده میکند تا به شنیدن آن ترانه توسط خواننده گوش بسپارد.
این تمهید هم به معرفی و آشنایی مخاطب با ترانهها و دلایل تاریخی شکل گیری آن کمک میکند و هم تأثیر و تأثرات حسی و عاطفی مخاطب از آن قطعه را افزایش میدهد، تکنیک و تمهیدی که به نوعی آشنایی زدایی از ترانههای آشنا میانجامد، انگار این بار شنیدن این ترانهها، حس و حال و معنای عمیق تری برای مخاطب ایجاد میکند، گویی مخاطب این بار طوری دیگر، طوری متفاوت به شنیدن این ترانه های آشنا می پردازد که در پی اش نوعی کاتارسیس (تزکیه نفس) و پالایش را تجربه میکند، در واقع این ترانهها از جهان قصه به دنیای موسیقی وصل شده و پیوند می خورد و لذت شنیداری آنها را مضاعف میکند. ترانههای شرقی از ساختاری اپیزودیک برخوردار است که در هر اپیزود و پرده، شاهد شرح قصه یک ترانه هستیم، همه این اپیزودها به مثابه پازلهای جزئی در نهایت به ساختاری کلی می انجامد که فصل مشترک و نخ تسبیح آنها، ترانههای قدیمی و ماندگار ایرانی هستند، هر کدام از پردهها و اپیزودهای نمایش، عواطف خاص خودش را در مخاطب برمیانگیزد، برخی مثل یار دبستانی و ای ایران سویه حماسی دارند و سه ترانه دیگر، عاشقانه هستند.
شاید بارها و بارها این ترانه ها را شنیده باشیم یا زیر لب زمزمه کرده باشیم، اما در اینجا یک تجربه حسی متفاوت از شنیدن آنها خواهیم داشت که یک بخش آن به اجرای زنده و تأثیرگذار حجت اشرف زاده است و دیگری نمایشی که پیرامون آن ترانه میبینیم، ترانههای شرقی پر بازیگر است. در این میان بازی رحیم نوروزی در دو نقش و پرسوناژ کاملا متفاوت جلب توجه میکند. به ویژه در اپیزود زندگی آی زندگی که در نقش یک کلاه مخملی لوطی ظاهر میشو، امیرعلی دانایی هم همین دو موقعیت متفاوت را از حیث تفاوت کاراکترها تجربه میکند. یکی در نقش بازجو و دیگری در نقش یک لوطی. فاصله این دو نقشی که رحیم نوروزی و امیرعلی دانایی بازی کردهاند آنقدر زیاد است که انگار با دو بازیگر مواجه هستیم و به خوبی هم از پس این نقش برمی آیند.
همچنان که سمیرا حسینی در همین اپیزود خوش میدرخشد و مخاطب را به همدلی با خود همراه میکند. دیالوگهای خوش ریتم و طنازانه او با زبان بدن مناسب و میمیک پخته، این بازیگر جوان را در کانون توجه این نمایشنامه قرار میدهد، ترانههای شرقی از آن دست آثاریست که تماشاگر را با حس خوب آرامش و غنای حسی از سالن خارج می کند. به طوری که می توان گفت این کنسرت نمایش واجد کارکردی روانشناختی بوده و حال مخاطبش را خوب میکند، مخاطبی که با زمزمه آرام و گاه بلند از ترانهها به همذات پنداری با ترانه ها دست زده احساسات و عواطفش برون فکنی و پالایش میشود. پایان نمایش و در واقع آخرین قطعهای که اجرا میشود ترانه حماسی و غرورآفرین ای ایران است که مخاطب را از صندلیهایشان به شکل خودجوش بلند کرده تا به ترانه ای میهنپرستانه در وصف وطن به احترام برانگیزاند، آنچه در پس همه اپیزودهای نمایش و قطعههای موسیقی برجسته میشود، تقویت تعلق و دلبستگی به وطن است که گویی همچون روحی بر کالبد این اثر است. اثری که به خاطره خوب در حافظه تئاتری مخاطب بدل میشود.
رضا صائمی