سودابه جعفرزاد: در «تئاتر» زندگی جریان دارد
- شناسه خبر: 66732
- تاریخ و زمان ارسال: ۶ شهریور ۱۴۰۲ ساعت ۱۵:۱۱
این نمایش چه حرفی برای گفتن دارد؟
این اثر می خواهد بگوید که جامعه چه تاثیری می تواند روی افراد داشته باشد، چه خوب چه بد، به طوری که در روند نمایش ما شاهد تغییر النه دختر خانواده که خیلی پر انرژی است و امید به زندگی دارد هستیم، مواجه آدمها با شرایط روحیه و روند زندگی آنها را می تواند تغییر بدهد، یک جامعه می تواند افراد را به سمت یک زندگی شاد برساند و یا به جایی برساند که مردم آن جامعه افسرده بشوند و به فکر خودکشی بیفتند، مثلا ما در نمایش نویسنده ای را می بینیم که زیر فشار سانسور و فشارهای موجود تصمیم به خودکشی گرفته است.
نقش چه ویژگی هایی داشت که بازی در آن را پذیرفتید؟
لوکریس برای من شخصیت جالب و پر چالشی داشت، اینکه این آدم گرداننده یک مغازه خودکشی است خودش برای من می توانست دنیایی متفاوتی را رقم بزند، اینکه خودش در لایه های زیرین برای ادامه زندگی اش دارد تلاش می کند ولی مردم را به مرگ تشویق می کند، لوکریس پر از تناقض است، خودش خنده را در محل کار ممنوع می داند ولی در ادامه برای فروش محصولش از همین لبخند استفاده می کند، دنیای پیچیده لوکریس برای من خیلی جالب و هیجان انگیز به نظر می رسید و در نهایت قبول کردم مدتی با لوکریس زندگی کنم.
روزهای میانی اجراست، استقبال از آن تا امروز چگونه بوده است؟
استقبال از این نمایش مخصوصا از روز اول برای ما دور از تصور بود، به طوری که روزهایی پیش آمده که حتی خارج از ظرفیت تماشاچی داشته ایم و سالن جوابگو نبوده و پشت در مانده اند، وظیفه خودم می دانم اینجا از طرف خودم و تمامی عوامل از تکتک عزیزان تشکر کنم که همراه شدند و به دیدن نمایش نسشتند و غدرخواهی ویژه خدمت عزیزانی که نتوانستند کار را ببینند و پشت در مانده اند.
بعد از یک دوره راکد برای تئاتر، بعد از کرونا و پس از آن اعتراضات، حالا وضعیت تئاتر را چگونه می بینید؟
درباره وضعیت تئاتر حرف مفصل است ولی بخواهم خلاصه بگویم اینکه نه، وضعیت تئاتر اصلا خوب نیست و تئاتر و تئاتری دارد با سیلی صورت سرخ می کند، شرایط بد مالی و شرایط بد سالن ها هر کدام به نحوی هنرمندان این عرصه را به سمتی می کشاند که کارهای ضعیف تولید بشود، یادم می آید سالها پیش برای دیدن تئاتر خوب چندین گزینه در ماه وجود ولی متاسفانه الان در سال شاید انگشت شمار تئاتری با کیفیت خوب از همه لحاظ ببینیم.
فضا برای رشد جوانها در نمایش و تصویر ما چقدر مهیا است؟
فکر می کنم ورود به این عرصه نسبت به سالهای گذشته راحتتر است، کلاسهای متفاوت و دسترسی به کتابهای متعدد دنیا با یه سرچ ساده، البته فکر می کنم روال قبلی بهتر بود، چون هر چقدر برای بدست آوردن چیزی سختی بکشید بیشتر قدر آن را می دانید و برای آن تلاش می کنید، الماس در فشار زیاد الماس شده است، حرف در اینباره زیاد است و بنده به همین بسنده می کنم.
سختی ها و شیرینی های این حرفه چیست؟
بیشتر سختی است، همین سختی ها باعث می شود وقتی اثر به نتیجه مطلوب می رسد لذت بخش و شیرین می شود، مثلا بعد از ماه ها تمرین وقتی می روید روی صحنه و با تماشاچی هم نفس می شوید تمام سختی ها یادتان می رود یا وقتی برای فیلمبرداری یک فیلم مجبور هستید شرایط سخت زیادی را تحمل کنید و موقعی که می رود برای اکران نتیجه کار را می بینید همه آم گرما و سرما و شاید گشنگی و تشنگی یادتان می رود، به نظر من کلا هنرمند شدن و با هنر زندگی کردن سختی های شیرینی دارد، حالا هر هنری می خواهد باشد.
تئاتر چه ویژگی دارد که بازیگران آن اینچنین شیفته آن هستند؟
در تئاتر زندگی جریان دارد و هنرمند یک زیست متفاوتی روی صحنه انجام می دهد، در تئاتر همه چیز زنده است و از همه مهمتر با تماشاچی خودتان هم نفس هستید، همه اینها تئاتر را هم سخت می کند و هم لذت بخش، در تئاتر چیزی به اسم کات وجود ندارد، تمرین می کنید که شبهای اجرا روی صحنه زندگی کنید و جایی خراب بشود دیگر نقطه برگشت ندارید، تئاتر به شما یاد می دهد فرصت اشتباه ندارید، هر اشتباهی کردید نمی توانید برگردید و آن را درست کنید و باید ادامه بدهید، روی صحنه تئاتر هر گلی بزنید به سر خودتان زده اید!
عباسعلی اسکتی