این روزها آثار شما در خانه هنرمندان چشم علاقه مندان هنر قرار گرفته است، این لحظه را چگونه توصیف می کنید؟
همیشه دوست داشتم کارهای من دیده شود و چقدر خوب که این کارها جای خوبی مثل خانه هنرمندان که مخاطبین زیادی دارد دیده شود و این باعث می شود کارهای من بهتر و عمیق تر درک شود، این حال خوبی به من می دهد و من را به اشتیاق می آورد که دوباره و دوباره کار کنم و روی مفاهیم جدیدتر کار کنم و مخاطبان بیشتری داشته باشم.
چه المان هایی را در کارهایتان به کار می برید تا مخاطب بتواند با آن ارتباط بهتری برقرار کند؟
کلا من دارم روی موضوع زن کار می کنم و محتوایی که دارم موضوع برابری بین زنان و مردان است که گاها شاید برخورد فمنیستی دیده شود، نوع برخورد و رفتاری که با مجسمه ها دارم برگرفته از دغدغه هایی است که در واقعیت ذهن و زندگی خودم وجود دارد که همیشه از این نابرابری حاکم در جامعه خودمان رنج می برم، این دغدغه ها باعث می شود تبدیل بشود به محوایی که تولید می کنم و برخوردی که با فیگور زن دارم، این ها همه برگرفته از چیزهایی است که در جامعه زنان و در رفتارشان، مشکلات و معضلاتی که دارند می بینم و سعی می کنم آن ها را از طریق کار کردن روی اندامشان، قرار گیری روی پایه های مختلف و متفاوت با مجسمه هایی که تاکنون دیده ام، چیدمانشون و ارتباطی که با همدیگر و با جهان اطرافشان دارند و... نشان بدهم.
در کارهای شما یک نوع پیچیدگی دیده می شود، این رمز و رازی است بین آثار و خالق آنها؟
خودم به عمد نمی خواهم پیچیدگی ایجاد کنم، من فقط المان هایی که در ذهنم است را می سازم و چیدمانش را انجام می دهم ولی در نهایت وقتی مخاطب کار را می بیند چون به دنبال پیدا کردن ارتباطی که بین فیگورها وجود دارد و کشف دایره ارتباطی و کانسپت کار می گردد شاید این پیچیدگی را حس کند، ولی در واقع من می خواهم نتیجه کار برای بیننده ملموس باشد که مخاطب بتواند سریع با کارهای من ارتباط بگیرد.
و معمولا هنرمندان در آثار خودشان امضایی برای سبک خودشان دارند، امضای کارهای شما چیست؟
دوست دارم زن ها را در قالب زیبایی شناسانه نشان ندهم و دوست دارم زن ها را با اندام هایی که واقعا وجود دارد و دارند نشان بدهم و آن ها را از آن حالت زیبایی و بی نقصی که تعریف شده خارج کنم، چیزی که در واقعیت وجود دارد را به رخ بکشم و گاهی شاید اغراق آمیزتر...
آیا مجسمه سازی جزو رشته های گران هنری است و این تاثیری در قیمت بالای آثار طراحان دارد؟
کلا انجام دادن کارهای چند بعدی مسلما سنگین تر از کارهای تک بعدی است و کار با پاپیه ماشه از تولید موادش تا جوشکاری اسکلت، ساخت طرح اصلی و پردازش نهایی پروسه سنگینی است و این پروسه ممکن است ماهها وقت من را بگیرد و من مجبور هستم برای چرخه اقتصادی ام قیمت کارهایم را به نسبت زمانی که می برد بالا ببرم.
سختی ها و شیرینی های این حرفه از نظر شما چیست؟
سختی مجسم سازی آنجایی است که لزوما باید کارگاه و ابزار آلات داشته باشید و برای این پروسه زایش کار از ایده تا اجرا به قدری جذاب است که سختی کار به چشمم نمی آید و جذابیت مجسمه برای من این است که برای نصب کار به دیوار نیاز ندارم و می شود اطراف کاری که انجام می دهم چرخید و از همه زوایا آن را دید.
مجسمه سازی در ایران و در بین مخاطبان هنری چه جایگاهی دارد؟
در ایران مجسمه سازی پیشینیه تاریخی دارد و بیشتر در قالب نقش برجسته بوده و بیشتر از دوره پهلوی رنگ مدرن به خودش گرفته است و در این سال های اخیر می بینیم اشتیاق هنرمندان به مجسمه سازی بیشتر شده و ما اساتید برجسته ای در این حوزه داریم، مثل آقای وزیری مقدم و آقای تناولی و...
برای زیباتر شدن دنیا چه می کنید؟
دنیا پر از معضلات و مشکلات است و وقتی من به عنوان عضو کوچکی از قشر هنرمند می آیم این معضلات را از دل جامعه بیرون می کشم و آن را در قالب هنر نشان می دهم، در واقع وقتی چیزی در دنیای واقعی زیبا نیست و هنرمند می آید به آن موضوع از دریچه هنر رنگ بهتری می دهد این خودش زیبایی را گسترش می دهد، مثلا اکثر مردم زیبایی زن را در لاغر اندامی و کشیدگی و یک سری استانداردهای تعیین شده می بینند ولی من در آثارم در مجموعه اندرونی آن استاندارد ها را می شکنم و می گویم نه واقعیت این نیست و همیشه همه زن ها نمی توانند در شرایط ایده آل باشند، در واقع در قالب هنر می گویم این اندام ها هم می تواند زیبا باشد و این بخشی از زندگی ما است و ما از دریچه هنر بخشی از مشکلات را می توانیم راحت تر حل کنیم، یا حتی معضلی را حذف کنیم و این می تواند رنگ بهتری به دنیای ما بدهد.
عباسعلی اسکتی
ارسال دیدگاه: