نمایشگاه صد سالگی “سوررئالیسم” در پاریس
- شناسه خبر: 83289
- تاریخ و زمان ارسال: ۱۶ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۰:۳۵
نمایشگاه “سوررئالیسم” که به شکل پیچ در پیچ، سامان یافته، از یک بخش مرکزی آغاز می شود که در آن دست نوشته اصلی مانیفست سور رئالیسم، تدوین شده در اکتبر ۱۹۲۴ توسط “آندره بروتون” به تماشا گذاشته شده که از کتابخانه ملی فرانسه به امانت گرفته شده است. سپس در ۱۳ بخش موضوعی، به کمک بیش از ۵۰۰ اثر، بازدید کنندگان پنداشت در آغاز شاعرانه ی این جنبش را از ورای آثار هنری دنبال می کنند.
زایش “سوررئالیسم”
زادگاه این جنبش در ادبیات و آفرینندگان آن شاعر بوده اند. در سال ۱۹۲۲، “اندره برتون”، در جستاری، زیر عنوان “ورود مدیوم ها” به خواب هیپنوتیکی” اشاره می کند که سوررئال ها به آن روی آورده بودند تا از دنیای منطقی جدا شوند. این جدائی در آثار این هنرمندان و همچنین بیماران روانی دیده می شود. در مانیقست سوررئالیسم، “اندره بروتون” خود جوشی، سر راست ترین راه ها را به ناخود آگاه به شمار می آورد یا به گویشی دیگر، واکنش هنرمند باید درجا و بدون پیش بینی باشد.
این آگاهی در “آندره برتون” بدین سبب به وجود آمد که او در سال ۱۹۱۶، به عنوان دستیار، در مرکز عصبی/روانی بیمارستانی، به کار پرداخت. او در آنجا با تعبیر خواب بیماران روان پریش برای کمک به درمانشان، بر پایه تئوری های فروید، آشنا شد. سوررئالیست ها هم که هم زمان با تجربیات فروید کار خود را آغاز کرده بودند، قهمیدند که خواب ها و رویا ها آنها را بی واسطه به ناخودآگاه می برد. آنها با به کار بردن روش های روانکاوی در شعر، به چاپ رویایاهای خود در نگارش ها و رزوزنامه ها پرداختند تا رویاهای خود را به خوانندگان منتقل کنند. هدف آنها دادن شناسه ی دیگری از زیبائی بود که در چارچوب ارزش ها وسنجه های پذیرفته شده نمی گنجید. پیاده کردن این اندیشه در هنر نگاره ای، در سال ۱۹۲۵، بیشتر به شکل کولاژ نمودار شد. کولازی که از زائو ترسان (موجود ترسناک توهمی، کیمرا)، الهام می گرفت؛ موجودی افسانه ای که سر شیر، دم مار و بدن بز دارد و در اسطوره های یونانی از آن بسیار یاد می شود. این نگاره سازی ناهمگن در شخصیت و کتاب “آلیس در سرزمین عجایب” بسیار به چشم می خورد. کنار هم گذاشتن چرخ خیاطی و چتر هم به همچنین.
هنرمندان سوررئالیست همچنین به سنتی که هنر را از سیاست جدا می کرد پشت پا زدند و با بالا آمدن فاشیسم و رسیدن هیتلر به فدرت در سال ۱۹۳۳، این جنبش، مجله ی خود، نگاره ی “مینوتور” (با سر گاو وحشی و بدن انسانی) را با اشاره به نهاد خشن و حیوانی باورهای هیتلری، آراستند.
از این دیدگاه، چهره ی “مادر” با همه امکاناتی که زن در دگرگونی جنین به یک انسان کامل دارد، جای ویژه ای پیدا می کند. شخصیت “ملوزینا” (شکل گرفته در اقسانه های مردمی قرن چهاردهم) ، موجودی که نیمه آن زن ونیمه دیگر مار است، هم در راستای برداشت های سور رئالیست ها از کولاژ قرار می گیرد.
ار نقش جنگل هم غافل نشویم که بر پایه تئوری “یونگ”، ناخودآگاه انسان ها را با همه ی شگقتی ها و ره گم کردن هایش نمایندگی می کند. استفاده از نگاره ی “شب” ، “سنگ فیلسوف یا جادو” ، ” کهکشان” و “اروتیسم” نیز ار تم های مهم سوررئالیسم به شمار می آیند که درییشتر آثار دیده می شوند.
بزرگداشت همه سویه از سبک سوررئالیست
بدین مناسبت، حدود ۴۰ گالری هنری، شماری کتابقروشی و نیز انجمن کارگاه “آندره برتون” خود را با مرکز پمپیدو همگام کرده اند تا، از همه سو، از این سبک بزرگداشت کنند. این ها هرکدام به شکلی وارد این ماجرا شده اند واز نمایش آثار گرفته تا وابستگی سوررئالیست ها به شعر، ادبیات و به ویژه انگاشته ها را نشان دهند.
نهاد های فرهنگی و موزه های دیگری در اروپا نیز نمایشگاههائی بر پایه درون مایه های فرهنگی دیگر ترتیب داده اند. از جمله موزه های سلطنتی بروکسل بر پیوند میان سوررئالیسم و سمبولیسم تکیه می کند، در حالی که بنیاد “ماپ فره” در مادرید، بیشتر بر کار هنرمندان اسپانیولی چون ” سالوادور دالی”، “خوان میرو”، یا “لوئیس بونوئل”، انگشت می گذارد. در هامبورگ، پیوند میان سوررئالیسم و رمانتیسم جای ویژه ای پیدا می کند و در فیلادلفیا ی آمریکا، به هنرمندان سوررئالیست آمریکای جنوبی جلوه بیشتری داده می شود.
به هر رو این سبک در این روزهائی که دنیا شاهد رخدادهای غریب و ناهمگن است به خوبی جای خود را می یابد و به اندیشه وا می دارد.
«شهلا رستمی»