سه شنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۲ ۵ دسامبر ۲۰۲۳
ویجت ها و آخرین اخبار
تیتر یک و اخبار برگزیده
آخرین اخبار، ویجت ها و جدول ها

نگاهی به فیلم «بیرو» سومین فیلم «مرتضی‌علی عباس‌میرزایی»

اساسا فیلم های ورزشی در سینمای ایران کم ساخته می‌شود و دلیلش هم مشخص نیست، میرزایی بعد از دو فیلم ضعیف انزوا و خون خدا حالا سراغ اثری رفته که شاید در وهله اول بتواند موضوع جذابی داشته باشد...
اساسا فیلم های ورزشی در سینمای ایران کم ساخته می‌شود و دلیلش هم مشخص نیست، میرزایی بعد از دو فیلم ضعیف انزوا و خون خدا حالا سراغ اثری رفته که شاید در وهله اول بتواند موضوع جذابی داشته باشد...

افشین علیار / سومین فیلم مرتضی علی عباس میرزایی یک بیوگرافی ست ازعلیرضا بیرانوند، اساسا فیلم های ورزشی در سینمای ایران کم ساخته می‌شود و دلیلش هم مشخص نیست، میرزایی بعد از دو فیلم ضعیف انزوا و خون خدا حالا سراغ اثری رفته که شاید در وهله اول بتواند موضوع جذابی داشته باشد اما این جذابیت تا چه حد در فیلم کارکرد داشته است؟ به نظر می‌رسد ایده ای که می‌توانست جذابیت متنی و اجرایی داشته باشد هدر رفته دلیل این هدر رفتن اجرای اثر است که میرزایی اساسا می‌خواهد با نوعی اجرا به سینمایی مخصوص به خود برسد که تا اینجا نتوانسته از سوی دیگر این سعی و کوشش او جواب منفی داده و حتی می‌توانم بگویم دیدن فیلم های میرزایی حوصله کافی می‌خواهد چرا که هر سه فیلم او در اجرا مشخصه هایی دارد که البته نمی تواند به خاص بودن تبدیل شود بلکه بیشتر باعث شلخته شدن فیلم هایش مخصوصا بیرو شده است، کات های تند و سریع دوربین حیران و سرکش یا اینسرت ها یا نماهای بسته تمرکز مخاطب را برهم می‌زند، معتقدم بیشتر مردم چه علاقه مندان به فوتبال و غیره از طریق رسانه ها داستان زندگی بیرانوند را می‌دانند و اساسا خودِ بیرانوند فارغ از غرور زندگی اش تعریف کرده حالا میرزایی در فیلم بیرو تمامی این گفته ها را به تصویر تبدیل کرده این تبدیل به سینما نرسیده است و فقط در حد یک تصویر مانده و بیشتر فیلم صرف کلیپ هایی شده است که هیچ کارکردی ندارد و باعث آسیب به روند فیلم شده یعنی فیلمساز آنقدر سرگرم اجرا (نه فرم) بوده که از منطق روایی غافل شده یعنی نمی توانیم به این فهم برسیم که پدر بیرو چگونه راضی می‌شود بیرو به تهران برگردد و حتی به او رضایت نامه هم می‌دهد! یا آدم هایی که در فیلم دیده می‌شود دو یگانگی شخصیتی دارند یعنی آدم های خوب یکباره بد می‌شوند و برعکس یا اینکه بیرو تیم یا پولی ندارد اما در سکانس بعد هم تیم دارد و هم پول، احساس می‌شود که راش هایی از فیلم استفاده نشده یا اینکه در ذهن کارگردان جا مانده، فیلم بیرو به شدت کمبود مصالح کافی در روایت دارد و همین باعث شده فیلم کنش گرایی لازم را نداشته باشد و این دلیلی ست که نتوانیم با بیرو سمپاتی لازم را داشته باشیم، بیرو که می‌توانست اثری روبه جلو باشد اما ما از زندگی بیرانوند اطلاعات کافی را داریم و حتی می‌دانیم که چرا چند بار به خواستگاری رفته است پس این بیوگرافی از اساس نمی تواند برای مخاطب بزرگسال سینما جذابیت لازم را داشته باشد اما معتقدم این فیلم با تمام مشکلاتی که در متن و اجرا دارد می‌تواند اثری برای نوجوانان باشد به نظر می‌رسد که میرزایی هم همین فکر را برای فیلمش داشته چرا که قطعا مخاطب بزرگسال نمی تواند با فیلم ارتباط بگیرد اما روند زندگی بیرانوند و سختی کشیدن از نقطه صفر تا جام جهانی می‌تواند برای مخاطب نوجوان جذابیت یا نکات انگیزشی داشته باشد که قطعا جای چنین فیلمی در جشنواره کودک و نوجوان است همانطور که گفته شد بیرو از نظرمتن و اجرا که خواستگاه کارگردانش می‌باشد و شاید در فیلم های بعدی اش هم ادامه بدهد نمی تواند یک فیلم سینمایی باشد که معتقدم  یک بیوگرافی هدر رفته تلویزیونی است که توان رسیدن به پرده سینما هم ندارد اما بازیگری که بجای بیرانوند بازی می‌کند و اضافه کنید دیگر بازیگران نوجوان فیلم از نکات مهم بیرو می‌باشند، معتقدم فیلم بیرو یک اثر تجربی برای کارگردانش به حساب می‌آید.

تبلیغات

ارسال دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جهت ارسال دیدگاه خود ابتدا بر روی کادر «من ربات نیستم» کلیک کنید.
پس از تایید، دکمه «ارسال دیدگاه» نمایان خواهد شد که با کلیک بر روی آن می توانید دیدگاه خود را ارسال نمایید..