آخرهای تابستان به خاطر جشن هنر میرفتیم به شیراز. با اتوبوس و ده دوازده ساعت توی راه. بعدش هم خسته میشدیم از برنامههای پشت سر هم و دوان دوان از جایی به جایی رفتن. اما آواز خوانی محمد رضا شجریان را از دست نمیدادم که برای تماشا روی چمن محوطه مینشستم و جوانی را تماشا میکردم که خوب میخواند و زیبا بود با ابروهای پر پشت و پیوسته...