المیرا آزاد: مافیا از سینما وارد تئاتر شده است!
- شناسه خبر: 47131
- تاریخ و زمان ارسال: 25 خرداد 1401 ساعت 9:15

هنرمندنیوز: این نمایش چه حرفی برای گفتن دارد؟
ما به زنان یک زندگی بدهکاریم، از اسم نمایش مشخص است که نمایشی با محوریت زنان است اما تمام سعی من بر این بوده است که روی صحبتم در این نمایش فقط آقایان نباشد و از طریق نمایش بازگو کننده سنت های قدیمی و دیدگاه ها و باور های غلط جامعه سنتی ایران باشم، این نمایش چهار گروه زن در یک خانواده را بازگو می کند که هر کدام به نحوی با مرد آن خانواده برخورد هایی را دارد زنان این خانواده هر کدام به نوعی تجربه تلخی را گذرانده اند که حتی جرات بازگو کردنش هم ندارند، این نمایش بر آن است که حداقل اگر چیزی را تغییر ندهد بلکه عده ای را در فکر فرو ببرد.
استقبال از اجرا تا امروز چگونه بوده است؟
استقبال خوب بوده است ولی امیدوارم در روزهای پایانی بهتر شود، چیزی که برای من مهم است اینکه تماشاگرم از سالن با رضایت بیرون برود و به فکر فرو برود، مهم تر از همه منتظر کامنت های منفی از سمت آقایان بودم که خوشبختانه بعد از اجرا آقایان کامنت های فوق العاده مثبتی برای من فرستادند.
تفاوت بازی و کارگردانی در تئاتر و چرا خودتان یکی از نقش ها را بازی نکرده اید؟
به نوعی می شود گفت بازیگر تنها مسئولیتی که دارد درآوردن کاراکتر خودش و بازی در نقشش است ولی کارگردان به نوعی با همه کاراکترها و همچنین بازیگرها و عوامل زیست دارد، کارگردان به نوعی سامان دهنده یک گروه نمایشی است و او است که مابقی گروه را دور هم جمع می کند، تخصص بنده بیشتر در کارگردانی است و صد البته کارگردان باید در بازیگری هم دستی داشته باشد تا بتواند به بازیگر خود در بازی گرفتن کمک کند اما هیچ وقت دغدغه بازیگری را نداشته ام و تمام تمرکزم را بر روی کارگردانی ام گذاشته ام و اگر روزی قرار بود نقش یکی از کاراکتر نمایش نامه ام را بازی می کردم انتخاب ام کاراکتر مادر احمد خان بود.
مافیا و باندبازی چقدر در دنیای تصویر و نمایش وجود دارد؟
متاسفانه چند سالی می شود که مافیا از سینما وارد عرصه نمایش شده است، یک مورد این است که دیگر انتخاب بازیگر بر اساس استعداد نیست و بیشتر بازیگران تئاتر به حاشیه رانده شده و تنها معیار انتخاب بازیگر چهره بودن است اما به نظر بنده نباید جا خالی کرد و باید سعی کرد که این وضعیت را درست کنیم و نگذاریم تئاتر نیز مانند سینما بیش تر از این درگیر شود.
سختی ها و شیرینی های این حرفه چیست؟
سختی ها و استرس ها و اضطراب های زیادی دارد برای مثال فکر کنید یک نمایش را پنج ماه تمرین می کنیم و امکان دارد در بازبینی یا بازخوانی متن رد شود و این نمایش هیچ وقت رنگ اجرا را نبیند و اگر شانس بیاورد و پا به صحنه بگذارد باز هم سختی های خود را دارد، کنار هم قرار دادن بازیگران و عوامل، ساعت های طولانی تمرین و نداشتن هیچ گونه حمایت هایی از سمت دولت خود به سختی کار اضافه می کند اما این سختی ها در کنارش شیرینی نیز دارد، زمانی که انتظار مخاطبین را شاهد هستید، زمانی که نمایشتان را بر روی صحنه و همچنین دیالوگ هایی که نوشته ای را بر زبان بازیگرانتان می شنوید انگار که به یک باره تمام خستگی ها به شیرینی بدل می شود.
یک اتفاق ایده آل برای شما چه می تواند باشد؟
برای هر کارگردان نمایشی دیده شدن کارش و همچنین شنیدن کامنت های مثبت می تواند بهترین اتفاقی باشد که برایش بیفتد.
با توجه به محوریت موضوع زن در تئاتر شما چرا گریزی به موضوع داغ این روزهای دنیای هنر یعنی جریان می تو نزدید؟
به دلیل یک سری محدودیت ها متاسفانه نمی شود به موضوع می تو پرداخت، البته که زمانی که من نمایشنامه ام را نوشتم و تمرین ها را شروع کردم موضوع می تو هنوز به این اندازه داغ نشده بود.
گفتگو: مهدی احمدی