بزرگداشت ملی برای “ژان-پل لموندو” هنرپیشه بزرگ سینمای فرانسه
- شناسه خبر: 31482
- تاریخ و زمان ارسال: ۱۹ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۸:۳۰

هنرمندنیوز: پس از این مراسم، که در آن حدود ۱۰۰۰ شهروند امکان حضور یافتند وشماری شبکه های تلویزیونی آن را پخش کردند، ” امانوئل ماکرون”، رئیس جمهوری، و نوه این هنرمند سخنانی در بزرگداشت او ایراد کردند. در ساعت ۱۹:۳۰، مردم توانستند به پیکر وی نزدیک شوند و با وی بدرود بگویند. دو اکران بزرگ هم در بیرون از محل، مراسم را برای مردم پخش کرد. آنها توانستند بخش هائی از فیلم های وی را ببینند و موسیقی پراه ای از فیلم هایش را بشنوند که از جمله توسط “انیو مورکیونه” ساخته شده بود.
“امانوئل مارکون” او را یکی از اعضای تک تک خانواده ها نامیدو افزود که “ژان-پل لموندو” طی شش دهه سینما را همراهی کرد و همه کم کم با او پیر شدند. او در عین حال نمادی از زندگی شاد و بی خیال سالهائی بود که شماری از جوانان زندگی اش کردند.
در روز جمعه، این هنرمند را، که ۸۸ سال عمر کرد و همه او را هنرمندی آزاد می شناختند که پایبند چارچوب های سود خواهانه و فریبنده دنیای سیینما نبود. به آرامگاه دائمی اش هدایت می کنند.
او از او به عنوان بازیگوش و خوش گذران یاد می شد اما، به گفته “کلود لولوش” کارگردان فرانسوی، که با وی سه فیلم کار کرده بود، این بازیگوشی و مسخره بازیهای او تا یک لحظه پیش از آغاز فیلمبرداری ادامه می یافت، اما به محض این که کلمه “اکشن” گفته می شد، او کارش را با جدیتی کم نظیر انجام می داد. او این جدیت را در شیطنت های عجیب و غریب هم دنبال می کرد. یکی از نزدیکانش می گفت که همه وسائل اتاق های یک طبقه از هتلی را که در آن اقامت داشت، به طبقه دیگر منتقل کرده سبب سردرگمی سرنشینان آن اتاق ها شده بود و یا، همچون در فیلمهای کمدی، کفش های جلوی در اتاق های هتل را، که به منظور واکسن زدن گذاشته می شدند، به زمین میحکوب کرده بود.
اما مسئولیت پذیری در کار بازیگری، همراه با علاقه او به ورزش و تمرین بکس و غیره،سبب شد که او نخواهد بدل داشته باشد و همه صحنه های خطرناک فیلمش را خود انجام می داد. فرانسوی ها همواره نسبت به این دلیری او ابراز شگقتی و تحسین کرده و می کنند. جالب اینجاست که حتا جوانانی که با نسل و سینمای دوران او همخوانی ندارند، او را به خوبی می شناسند و شماری از فیلم هایش را دیده اند.
جالب اینجاست که، پدر وی ، “پل بلموندو”، تندیسگر بنام، تا پایان عمرش از او می پرسید کی می خواهد یک پیشه جدی برای خود بگزیند !! او که چهار سال را در کنسروآتوار عالی هنرهای نمایشی گذرانده بود، جز دوستی با گروهی که سینمای فرانسه را دگرگون کرد، چندان توشه ای به دست نیاورد. یکی از معلمانش، به سبب چهره نه چندان زیبای او، گفته بود که با این ریخت او نخواهد توانست به جائی برسد و هنرپیشه های زیبای زن را در آغوش بگیرد… سرنوشت بازی دیگری کرد و “ژان-پل بلموندو”، باشماری از زنان بسیار زیبای سینما همبازی شد و با کسی چون “اورسلا آندرس” (چهره فراموش نشدنی در برابر جیمز باند) سالها زندگی کرد. البته زندگی وی با این هنرپیشه به سرانجام نرسید و شماری دیگر او را تا یایان همراهی کردند..
یکی از علل محبوبیت و جذابیت “ژان-پل بلموندو” طنز او، شادی و انرژی بسیار زیادش بود. از سوی دیگر در همه ژانرها ی سینما بازی کرده بود. بنابراین هم هواداران سینمای مولف او را ستایش می کردند وهم هواداران سینمای مردمی و بزن بهادری. خود وی در تشریح این علاقمندی می گفت که : مردم همیشه یک حال و خو ندارند، گاه از یک فیلم سنگین لذت می برند و گاه خواستار فیلم های سبک تر وکمدی هستند. سادگی، فروتنی ولبخند همیشگی اش سبب شده بود که مردم به اولفب خودمانی “به بل” را بدهند که کوتاه شده نامش بود.
البته همه ۸۰ فیلمی که او درآنها بازی کرد همگی از کیفیت و یا پیروزی ویژه ای برخوردار نشدند، ازجمله فیلم “پری دریائی میسی سیپی”، ساخته “فرانسوآ تروفو” (۱۹۶۸) است که در آن با “کاترین دوونو” همبازی بود. اما در مجموع، از چند فیلم او بیش از فیلم های دیگر یاد می شود. در صدر همه، فیلم “از نفس افتاده”، ساخته “ژان لوک گدار” قرار می گیرد که در سال ۱۹۶۰، پای “ژان-پل لموندو” را به دنیای سینما باز کرد. این فیلم که در جریان موج نوی سینمای فرانسه قرار می گیرد، در آن زمان به دلیل سبک ویژه و همچنین بازی بسیار طبیعی “ژان-پل لموندو” زبانزد شد. سپس فیم هائی چون “مردی از ریو” (۱۹۶۴) ، ساخته فیلیپ دو بروکا، “بورسالینو” (۱۹۷۰)، ساخته “ژاک دو ره” همراه با آلن دلون ، “مسیر زندگی یک کودک لوس” (۱۹۸۸)، ساخته کلود لولوش، “پییروی دیوانه”، ساخته “ژان لوک گدار” ، “تک تاز”(۱۹۸۲)، ساخته “ژرار اوری” ، “حرفه ای” (۱۹۸۱)، ساخته “ژرژ لوتنر” ، “میمونی در زمستان” (۱۹۶۲)، ساخته “هانری ورنوی” “بی نظیر” (۱۹۷۳)، ساخته “فیلیپ دو بروکا” ،” دستبرد” (۱۹۷۱)، ساخته “هانری ورنوی”، “ترس بر فراز شهر” (۱۹۷۵)، ساخته “هانری ورنوی”، که در آن بدون بدل همه صحنه های خطرناک را انجام داد، او را نه تنها در فرانسه، که در آنسوی مرزهای این کشور هم به شهرت رساندند…
گفتنی است که او هرگز به نخل طلا دست نیافت و وتنها در سال ۲۰۱۱، یک نخل طلای افتخاری برای یک عمر فعالیت هنری به وی داده شد.
طبیعتا دنیای سینما و مردم به این هنرمند ویژه وابستگی بسیاری نشان دادند چرا که او را جزو ثروت هنری کشورشان می دانند. “آلن دلون”، که در دنیای سینمارقیب او به شمار می آمد، اما برون از این دنیا با او روابط خوبی داشت، در واکنش به مرگ “ژان-پل لموندو” گفت که بسیار پریشان خال شده است.
ناگفته نماند که یکی از پاسخ های “ژان-پل لموندو” به پرسشی پیرامون مرگ و این که چه چیزی دلش می خواهد به هنگام رسیدن به آسمان بشنود ؟ این بود که بشنود : این ترن راه اشتباه آمده، پیاده شوید و برگردید …
به هر رو، از روز مرگ “ژان-پل لموندو”، در روز دوشنبه گذشته، همه رسانه ها به گفتگو درباره او پرداخته اند و تلویزیون فرانسه به پخش شماری زا فیلم های او پرداخته است. شاید پس از گذشت صد سال، باز هم شماری بنشینند و فیلم های او را ببینند.
“شهلا رستمی”