به مناسبت نمایش فیلم پرماجرای “شب ژنرال ها” توسط شبکه “آرته”
- شناسه خبر: 42066
- تاریخ و زمان ارسال: 9 اسفند 1400 ساعت 16:12

هنرمندنیوز: این فیلم که سناریوی آن در ژانری مخلوط از فیلم های جنگی و پلیسی، قرار داشت، توسط “گر ویدال” و “ژوزف کسل”، نوشته شده بود. “سام اشپیگل”، افزون بر سرمایه گذاری هنگفتی بر روی این فیلم، هنرپیشگان مطرحی چون “پیتر اتول”، “عمر شریف” و “تام کورتنی” را برای نقش آفرینی در آن برگزیده بود.
“سام اشپیگل”، که به تازگی فیلم “بر روی اسگله” با شرگت مارلون براندو، را به پایان رسانده بود، از او خواست که نقش اصلی را بازی کند. اما براندو نپذیرفت. سپس وی این نقش را به “آلبرت فینی” پیشنهاد کرد که او نیز، به دلیل این که تهیه کننده از وی می خواست یک قرارداد هفت ساله با وی بنند، پیشنهاد را رد کرد. پیشنهادی که “پیتر اوتول” و “عمر شریف” پذیرفتند چون به آنها امکان می داد پیشنهادات دیگری به آنها بشود و احتمالا نامزد جایزه های اسکار شوند و به معروفیت دست یابند.
“سام اشپیگل”، که به گفته “عمر شریف”، مرد با کقایت و هوشمندی بود، پیش از ساختن این فیلم، چند پروژه نافرجام را تجربه کرده بود و کم کم، به کمک کمی شانس و تجربه اندوزی، به تهیه فیلم های مهمی چون “ملکه آفریقائی” ، ساخته “جان هوستون”، “روی اسکله”، ساخته “الیا کازان”، “ناگهان تابستان گذشته”، ساخته “مانکیه ویچ”، “پلی بر رودخانه کوائی” و “لورانس عربی”، ساخته “دیوید لین” دست زد.
به دلیل سرشناسی ای که فیلم “لورانس عربی”، برای “پیتر اتول” به دنبال آورد ونیز قراداری که با “اشپیگل” داشتند، او و “عمر شریف” نتوانستند دست تهیه کننده را برای بازی در فیلمی که صد درصد مورد پسندشان نبود، رد کنند.
“سام اشپیگل” که به ثروت بزرگی درست یافته بود، می خواست که برای فیلم “شب ژنرال ها” (برگرفته از یک رمان آلمانی) سنگ تمام بگذارد. از این رو، افزون بر “آناتولی لیتواک”، “آندره ی زولافسکی” را به عنوان دستیار کارگردان و “موریس ژار” را برای ساختن موسیقی فیلم در نظر گرفت. دو فیلمنامه نویسی را هم که پیش تر از آنها یاد شد برای سناریو استخدام کرد. در کنار “پیتر اتول” و “عمر شریف”، “تام کورتنی”، “دونالی پلزانس” و “کریستفر پلامر”، سه هنرپیشه پر ارزش انگلیسی را هم به کار گمارد.
اینها همگی به حدمت داستانی در آمدند که در سال ۱۹۴۲ و در ورشو آغاز می شود. در آن سال سرگرد “گرآو” مآمور تحثیث پیرامون فتل خشونت بار یک روسپیمی شود.. او با شنیدن گفته های یک شاهد، در می یابد که فتل توسط یک مقام بلند پایه ارتش نازی انجام گرفته است. نظر به این که سه ژنرال آلمانی حاضر در ورشو تنها کسانی بودند که می توانستند مظنون به شمار آیند، پس از بازپرسی از هر سه آنان، روشن شد که هیچ یک توجیه قانع کننده ای برای شب قتل نداشتند. در این جاست که داستان بیشتر جنبه پلیسی پیدا می کند. درکنار آن بخش جنگی فیلم ادامه می یابد و ما توطئه ای را دنبال می کنیم که توسط شماری از بلند پایگان ارتش نازی علیه هیتلر انجام گرفت اما شکست خورد. بنابراین نظامیان در گیر همه به جرم خیانت، اعدام شدند. سرگرد مامور تحقیق، که به شکلی ناگهانی به پاریس منتقل شده در آنجا به کمک یک بازرس فرانسوی، کار تحقیق خود را پی می گیرد، بار دیگر شاهد قتلی شبیه قتل پیشین می شود. اما حکومت هیتلر روزهای پایانی خود را می گذراند و نیروهای متحد در حال آماده ساختن یورش به نرماندی، در غرب فرانسه، هستند. از بدی بخت خبر شکست توطئه علیه هیتلر، کمی زود می رسد وبا برگشتن اوضاع، یکی ازسه ژنرال یادشده (که همگی پس از دوسال در پاریس گرد آورده شده اند) ژنرال قاتل، مردی ترسناک، بسیار سخت گیر و وسواسی (پیتر اتول)، بار دیگر از دست قانون در می رود و به زندگی ادامه می دهد. اما سرنوشت چیز دیگری را برایش ورق می زند.
“سام اشپیگل” با اختصاص بودجه ای معادل ۵٫۲ میلیون دلار، امکان داد که فیلمش در فضاهای آزاد ، در شهرهای ورشو، هامبورگ، بخش های مهمی از پاریس و کاخ ورسای ساخته شود. بخش های فیلم که در فضاهای بسته می گذرند، در استودیوی “بولونی” در نزدیکی پاریس، فیلمبرداری گردید.
اما فیلم، به گفته “عمر شریف”، گر چه از سکانس هاو لحظه های بسیار خوب برخوردار یود، نتوانست در مجموع اثری بی غیب از آب دراید. او علت این نارسائی را دخالت بیش از اندازه ” سام اشپیگل” در کار کارگردان می دانست؛ کاری که او نمی توانست با کارگردانانی چون “جان هستون” و “دیوید لین” انجام دهد. لیتواک چون بی نهایت مهربان بود، نمی توانست جلوی دخالت او را بگیرد که، شبانه، بدون خبر دادن به کارگردان، همه بازیگران را گرد خود فرا می خواند و به آنها می گفت چه کنند و چه نکنند !! این کار “اشپیگل” از سرخوردگی وی ناشی می شد که آرزو داشت هنرمند شود.
از سوی دیگر، داستان فیلم در بسیاری از جاها با واقعیت مستی های مشکل ساز “پیتر اتول” در حاشیه فیلمبرداری همخوانی پیدا می کرد!!
“فیلیپ نوآره”، هنرپیشه فرانسوی نیز خاطراتی از کار بر روی زبان انگلیسی او توسط “لیتواک” و “اشپیگل” تعریف کرده که همگی در راستای دخالت های “اشپیگل” می روند.
به هر رو علیرغم پیروزی این فیلم در فرانسه، شکستش در دنیا سبب شد که پس از پنج سال، تهیه کننده تنها به نیمی از بودجه مصرف شده دست یابد. افزون بر آن، این “شب ژنرال ها” دنیای کاری “اشپیگل” را هم در سرآشیبی شبی بدون بامداد انداخت…
“شهلا رستمی”