جایگاه زنان فراتر از آن است که مورد خشونت قرار گیرد/ نگاه من به فیلم مرجان جنبه آموزندگی دارد
- شناسه خبر: 92466
- تاریخ و زمان ارسال: 14 مرداد 1404 ساعت 13:38

سید میلاد بنی طبا فیلم ساز جوان و خوش ذوق سینما که پیش از این تجربه ساخت آثاری هم چون “کویر آرام”، “عشق و خون بها”، “شکارگاه” و …. را در کارنامه خود دارد در تازه ترین اثر خود با نام “مرجان” دست روی یک دغدغه مهم اجتماعی با موضوع خشونت علیه زنان گذاشته است. موضوعی ملتهب و حساس که در جوامع فراگیر است و پیش از این هم توجه فیلم سازان بزرگ را به خود جلب کرده است. در این روزهاکه خبرهای بسیار هولناکی از خشونت علیه زنان در هر شکل و شمایلی به گوش مان می رسد، سید میلاد بنی طبا اعتقاد دارد که این قبیل فیلم ها جنبه آموزندگی دارد و باید دیده و شنیده شود. به بهانه اکران این فیلم با ایشان به گپ و گفت نشستیم که در ادامه می خوانید.
شما تجربه ساخت آثاری هم چون “کویرآرام”، “عشق و خون بها”،” شکارگاه” و … را در کارنامه خود دارید. پس از ساخت قصه ها و فضاهای متفاوتی که تا به امروز داشتید، این بار به سراغ موضوع خشونت علیه زنان رفتید!
من این فیلم را با دغدغه شخصی خود ساختم، چون احساس می کنم جایگاه زنان فراتر از آن است که مورد خشونت قرار گیرد. متاسفانه در جوامع امروزی و در سال های اخیر این مسئله پررنگ تر شده است و شاید نقطه آغاز ساخت این فیلم از خبرهایی بود که به گوش همه ی ما می رسید که تصمیم گرفتم به شکل مستقیم وارد این فضا شوم و فیلم را بسازم.
با توجه به انتخاب موضوع ملتهب و حساس خشونت و تجاوز به زنان تا چه حد از مستندات این وقایع در نگارش فیلم نامه بهره بردید؟
در ابتدا دلم می خواست قصه رومینا اشرفی را به تصویر بکشم، ولی متاسفانه شرایطی حاکم شد و ما نتوانستیم رضایت خانواده اش را جلب کنیم تا اتفاقی که برای او افتاده را به صورت موشکافانه براساس واقعیت به فیلم تبدیل کنیم. تلاش کردم تا از مستندات و گزارش هایی که در خصوص اتفاقات اخیر تهیه و در دسترس عموم قرار گرفته بود استفاده کنم، اما نمی خواستم به چند دلیل کپی برداری کنم یا عینا اتفاقی را به فیلم تبدیل کنم، یکی این که برای به تصویر کشیدن چنین اتفاقات واقعی باید اجازه خانواده فرد در دسترس باشد و اصولا چنین اجازه ای داده نمی شد، به همین دلیل سعی کردم براساس ذهنیات خود و با توجه به مستندات از زوایای مختلف علت وقوع چنین اتفاقاتی را بررسی کنم. می خواستم فیلم واقع گرایانه تر، ملموس تر و قابل درک باشد.

بحث فرار مرجان به دلیل ازدواج اجباری و تعصب خانواده و مفاهیمی چون بیآبرویی و فشارهای اجتماعی که در فرهنگ و عرف ایرانیان وجود دارد بارها به دستمایه ای برای ساخت فیلم در سینمای ایران تبدیل شده. چقدر تلاش کردید تا این بار با روایت و لحنی متفاوت نگاهی به خشونت پنهان علیه زنان ارائه شود ؟
بله. در سینمای ایران آثاری با موضوع خشونت علیه زنان بارها توسط کارگردانان بزرگ ساخته شده است، ولی من معتقد هستم که وقتی هنوز این اتفاق ها در کشور ما می افتد یعنی هنوز پتانسیل این را دارد که فیلم درخصوص آن ساخته شود، اطلاع رسانی شود و این روند تا زمانی باید ادامه یابد که ما شاهد چنین اتفاقات تلخی نباشیم. من سعی کردم بیشتر از این که بخواهم خود را در فیلم سازی به رخ بکشم، فیلمی را بسازم که برای مخاطب روان باشد، به این معنا که وقتی مخاطب فیلم را می بیند آن قدر غرق فیلم از زوایای مختلف شود که پس از پایان فیلم، تازه برای مخاطب شروع شود و به تفکر برسد. من به دنبال قهرمان سازی نبودم و در طول قصه با یک کاراکتر پیش نرفتم، چون می خواستم قشرها، سن و جنسیت های مختلف را در جامعه با فیلم همراه کنم که مخاطب بتواند با فیلم و شخصیت ها همذات پنداری کند و مهم بود که قرار است مخاطب در پایان فیلم چه نتیجه گیری کند. چون قرار بود همه ی شخصیت ها آدم هایی را همراه خود کنند و به نتیجه واحد برسند. من این دیدگاه را داشتم، اما این که تا چه حد در این زمینه موفق بودم را باید تماشاگران نظر دهند.
با توجه به این که تم فیلم در فضای مردسالاری می گذرد، آیا با بانوانی که در فضاهای متعصب خانواده ها رشد کردند صحبت داشتید؟ این نیاز را در خود حس کردید با یک خانم در روند نگارش فیلم نامه مشورت کنید؟
بله من هم برای نگارش فیلم نامه مشاوری داشتم که بسیار کمک کرد تا من را با واقعیت و ابعاد مختلف موضوع نزدیک کند و در این خصوص سعی کردم با زنان قربانی این اتفاقات وحتی با مردان که مرتکب چنین اتفاقاتی می شوند برخورد کنم و از هر دو طیف به قصه نگاه کنم. در نتیجه از ابتدا نظرم این بودکه قرار نیست موضع گیری خاصی درباره یک قشر در فیلم صورت گیرد، بلکه قرار است فیلمی تاثیر گذار باشد و بتواند در جامعه تاثیر مثبتی بگذارد. با مردان متعصب و مرد سالار و زنانی که درگیر این ماجرا هستند و مورد خشونت قرار می گیرند صحبت کردم.

فکر می کنید مسئله خشونت علیه زنان از چه جنبه ها و زوایایی باید اطلاع رسانی و آگاهی بخش جامعه و مردم باشد و سینما تا چه حد به این رسالت می تواند عمل کند؟
خشونت علیه زنان مسئله ای بزرگی است که در واقع جنبه های مختلفی دارد که می توان درباره آن فیلم ساخت و باید به نمایش گذاشته شود تا مخاطب ببیند، شاید اتفاقی برای او بیفتد. قرار نیست با این فیلم کل جامعه را اصلاح کنم، اما اگر فیلم بتواند جلوی ظلم تعداد کمی از مردان را بگیرد رسالت خود را انجام دادم. یکی از ابزار اصلی تاثیر گذاری فرهنگی در هر ملتی سینما است، به شرط این که فضای حمایتی فراهم شود تا این فیلم ها ساخته شود که دراین باره احساس می کنم نظام سینمایی ما به آن اندازه ای که باید از این فیلم ها حمایت نمی کند و اگر دقت کنید به مراتب ساخت این سبک کارها کمتر می شود. این عدم حمایت باعث می شود تا فیلم ساز ریسک نکند و گاه عقب نشینی کند و به سراغ موضوعات نرم تر با ریسک کم تر برود. باید نظام سینمایی در این باره تجدید نظر کند و اولویتی را در راستای ساخت چنین فیلم هایی قرار دهد که فیلم ساز با آزادی تفکر و بیان فیلم بسازد و بتواند نقد اجتماعی و فرهنگ سازی کند و تاثیرات مثبتی در جامعه بگذارد.
معیارهایتان درباره انتخاب بازیگران چگونه بود؟
در خصوص ساخت فیلم چند موضوع برای انتخاب بازیگر مهم است. توانایی شخص بازیگر مهم است که احساس کنید توانایی این را دارد تا نقشی را بازی کند و در درجه دوم نزدیکی بازیگر به نقش که چقدر آن بازیگر به آن چه کارگردان از شخصیت می خواهد نزدیک است. درجه سوم این که بازیگر باید با نقش ارتباط برقرار کند که در همه فیلم ها برای من مهم بود. سعی کردیم با وسواس انتخاب های منطقی داشته باشیم و بازیگران با کاراکتر قصه و فیلم نامه ارتباط گرفتند و در چینش بازیگران اتفاق خوبی افتاد.
چه شد خودتان تهیه کنندگی کار هم به عهده گرفتید؟
ساخت چنین کارهایی برای تهیه کنندگان و حتی سرمایه گذاران دیگر سخت و سرشار از ریسک بود چون فضای فیلم اجتماعی است و افرادی که به دنبال تجارت در سینما هستند به سراغ کارهای کمدی که فروش تضمینی داشته باشد می روند. دوم به دلیل این که شاید خیلی ها از تهیه کنندگان به سراغ این گونه فیلم ها نروند چون ممکن است کار توقیف شود. مثال فیلم سینمایی “خانه پدری” به کارگردانی کیانوش عیاری که سال ها توقیف بود. از جایی تصمیم گرفتم با هزینه شخصی و به شکل مستقل فیلم را بسازم، چون حس کردم باید این قصه ساخته شود و به گوش مخاطب برسد و ریسک آن را به جان خریدم. در حال حاضر فیلم سازی از لحاظ مالی و تهیه کنندگی و همزمانی با کارگردانی کار سختی است. در این چند سال از نگارش فیلم نامه تا امروزکه فیلم اکران شده سختی های زیادی تحمل کردم و زندگی خود را پای “مرجان” گذاشتم و این فیلم را به دندان کشیدم تا به اکران برسد.

به هرحال فیلم سازان مستقل پس از ساخت فیلم با هزینه های شخصی در زمان اکران هم باید به فکرتبلیغات باشند که این پروسه را سخت تر می کند!
در نهایت فیلم سازان مستقل شرایط سختی را تجربه می کنند تا فیلم بسازند، شاید از سرمایه زندگی خود که سال ها برای آن زحمت کشیدند می زنند، اما ترجیح دادند با آن فیلم بسازند،
اتفاقی که برای من هم افتاد. اکنون فیلم سینمایی “مرجان” در سینما اکران است و در این مرحله برای ما توان و شرایط تبلیغات گسترده مثل فیلم های بخش خصوصی که با بودجه های سنگین ساخته می شود وجود ندارد. نمی توانیم تبلیغات شهری وتبلیغات تلویزیونی داشته باشیم و در نهایت فقط می توانیم تبلیغات اینستاگرامی در فضای مجازی در قالب نرمال داشته باشیم. نگاه من به فیلم اقتصادی نیست و از مردم می خواهم از این فیلم حمایت کنند، چون نگاه من به فیلم مرجان جنبه آموزندگی داردکه باید صدای آن به گوش همه برسد. انشالله فیلم تاثیر خود را به اندازه بضاعت در جامعه بگذارد و همه به امید روزی هستیم که در کشور ایران که مهد تمدن و فرهنگ است شاهد خشونت علیه زنان نباشیم.
آیا فیلم سینمایی“مرجان” در جشنواره های بین المللی به نمایش درآمده است؟
باتوجه به این که این قبیل موضوع ها در سطح جهانی هم برای زنان اتفاق می افتد
ولی ما هنوز پخش جهانی فیلم را شروع نکردیم. دوستان پیشنهاد دادند که فیلم ابتدا فضای جهانی و جشنواره ها را تجربه کند و بعد در داخل ایران به اکران دربیاید، ولی بنابه دغدغه و دیدگاهی که برای ساخت فیلم داشتم عنوان کردم که من این فیلم را برای کشورم ساختم و ترجیح دادم اول در ایران نمایش داده شود و تاثیر خود را در مردم ایران بگذارد و بعد پخش جهانی را تجربه کنیم. گرچه وقتی فیلمی اکران می شود، نمایش فیلم در تعدادی از جشنواره ها را از دست می دهد و پخش اول هر فیلم باید برای آن ها باشد.
نظرتان درباره زمان اکران فیلم با توجه به اتفاقات اخیر در کشور و تنوع و شلوغی اکران فیلم ها چیست؟
ما در روزهای اول اکران شرایط خوبی داشتیم و استقبال تقریبا خوب بود که به شکل ناگهانی هنوز یک هفته کامل نشده بود، بعد از گذشت چهار، پنج روز فیلم های سینمایی” زن و بچه”، “مرد عینکی” به جدول اکران اضافه شدند و با توجه به تبلیغات و سرمایه ای که از لحاظ اطلاع رسانی دارند مخاطب ما مقداری ریزش کرد. در واقع شلوغی و نابه سامانی نمایش فیلم ها در فیلم ما اثرگذاشت و تعجب می کنم چطور در نظام سینمایی شرایطی رقم می خورد که در یک زمان ۳ فیلم پرفروش یا بهتر بگویم بفروش هم زمان با هم اکران می شوند، در حالی که ممکن است ما تا ۶ ماه بعد یا یک سال فیلمی نداشته باشیم که استقبال این چنینی شود. شاید اگر من می توانستم نظری درخصوص بحث پخش فیلم ها بدهم می گفتم ما اکنون”پیرپسر” را به عنوان فیلم اجتماعی در سینما داریم که خوب می فروشد بنابراین فیلم “زن و بچه” پس از آن اکران شود. همزمانی اکران فیلم ها نه تنها برای فیلم من، بلکه برای فیلم های دیگر هم مشکلات زیادی ایجاد می کند. حتی سینمادارها هم خیلی فیلم ها را کنار گذاشتند و روزانه بین ۵ تا ۱۰ سانس به این ۳ فیلم می دهند. فیلم های دیگر یا سانس ندارند یا اگر سانس دارند تک سانس است بنابراین در صوت تبلیغات و جذب مخاطب هم فضایی برای ارائه ندارد، چون این ۳ فیلم همه سینماها را قبضه کردند.

با توجه به نمایش فیلم سینمایی “مرجان“ در گروه هنر و تجربه، نظرتان درباره کارکرد هنر و تجربه و میزان استقبال از این فیلم در این سال ها چگونه است؟َ
باوری که در مخاطب شکل گرفته این است که فکر می کند گروه هنر و تجربه فیلم هایی را اکران می کند که هنری، تجربی و حوصله سربر است ولی این طور نیست. امیدوارم هنر و تجربه وسواس بیشتری برای نمایش فیلم ها در سینما به خرج دهد و مخاطب هم مقداری نگاه خود را با سینمای هنر و تجربه به روزتر کند. سینمای هنر و تجربه از نظر من همان سینمایی است که ما می بینیم ولی مقداری تکنیکال تر و هدفمندتر است و شما بیشتر با فیلمی مواجه هستید که اقناعتان می کند که کاش این سازوکار در ذهن مردم تغییر کند. شاید این فیلم ها کمی جنبه تجاری ضعیف تری داشته باشد ولی ممکن است از لحاظ فرم سینمایی بالاتر از فیلم های دیگر بدنه سینما باشد. دوم این که چون هنر و تجربه دولتی است باید مسئولین سانس ها، سالن ها و ساعت های اکران را بیشتر و معقول تر کنند. جا دارد از آقای سفلایی مدیر مجموعه و آقای کاظمی مدیر پخش تشکر کنم که با پردیس های سینمایی برای اکران تعدادی از فیلم هایی که احساس می کند پتانسیل بیشتری دارد مذاکره می کند که علاوه بر سینماهای هنر و تجربه بتواند بستر اکران گسترده تری داشته باشد و این لطف شامل حال من هم شده و علاوه بر سینماهای هنر و تجربه در برخی پردیس های سینمایی و ساعت های منطقی تر به نمایش گذاشته می شود. به طور کلی کاش فکری به حال این می شد که کمی فضاهای پخش هنر و تجربه گسترده تر و هدفمندتر شود یعنی سراغ هر فیلمی نروند و فیلم هایی را بپذیرند که بتواند مخاطب را جذب کند و برای فیلم ساز انگیزه ای شود تا بتواند تخصصی فیلم درخور بسازد و از نظر تجاری هم بتواند با بازیگرانی کار کند که به صورت نرمال مخاطبان را به سینما جذب کند. در این کارزار مافیا سینما اگر هنر و تجربه نبود خیلی فیلم ها فرصت اکران نداشتند، امیدوارم هنر و تجربه پرقدرت تر و رقابت گونه با شرکت های پخش خصوصی وارد عمل شوند که باید حمایت های دولتی در این خصوص شود تا فیلم سازان به حق خودشان برسند.
گویا برنامه ای برای ساخت سه گانه ای درباره موضوع خشونت علیه زنان پس از “مرجان“ دارید؟
در خیلی از گفت و گو های من با رسانه ها عنوان شدکه “مرجان” فیلمی برای زنان در حالی که فیلم را برای مردم ایران ساختم. نقد منتقد عزیزی که فیلم را دیده بود به دلم نشست که گفت گرچه مرجان فیلمی برای زنان است، اما این فیلم را مردان هم باید ببینند چون در مردان هم می تواند تاثیرات زیادی داشته باشد و اشاره کرده بود که بیشتر از زنان مردان باید فیلم را ببینند. از جایی به بعد تصمیم گرفتم سه گانه درباره خشونت علیه زنان بسازم که یکی “مرجان” باشد و تصمیم دارم ۲ فیلم سینمایی دیگر دراین خصوص بسازم و روانه اکران کنم که در پرونده کاری من ۳ گانه عزتمند و با آبرومند در خصوص دغدغه م وجود داشته باشد که بستگی به نتیجه “مرجان” دارد که امیدوارم مردم اجازه ندهند فیلمی شبیه “مرجان” زیر سایه فیلم های دیگر اکران گم و له شود، چون
فکر می کنم این فیلم ارزش یک بار دیدن را دارد.
موناکریمی
عکاس: بهنوش موسوی
