زیر پوست گالریهای شهر
- شناسه خبر: 90280
- تاریخ و زمان ارسال: 17 اردیبهشت 1404 ساعت 1:50

گالریهای زیرزمینی با معماری خاص خود، رابطه سنتی بین هنرمند، اثر و مخاطب را دگرگون کردهاند. در این فضاها که عمدتاً فاقد استانداردهای نورپردازی و آکوستیک حرفهای هستند، نوعی صمیمیت و بیواسطهگی بین مخاطب و اثر هنری ایجاد میشود. دیوارهای آجری نما دادهشده، کفهای سیمانی و نورپردازیهای تجربی، به بخشی از تجربه زیباییشناختی نمایش تبدیل میشوند. این فضاها با طرد فرمالیسم گالریهای رسمی، به دنبال ایجاد رابطهای ارگانیک با مخاطب هستند.
مدل اقتصادی حاکم بر گالریهای زیرزمینی، نمونه جالبی از اقتصاد مقاومتی در عرصه هنر است. با حذف هزینههای گزاف فضای نمایشی و تبلیغات رسمی، این گالریها امکان نمایش را برای هنرمندانی فراهم میکنند که در سیستم رسمی جایی ندارند. قیمتگذاری آثار در این فضاها نیز اغلب به شکل مشارکتی و با در نظر گرفتن شرایط هنرمند انجام میشود. برخی از این گالریها با سیستم اشتراک ماهانه یا حمایت جمعی دوام میآورند و مدل جدیدی از تبادل اقتصادی در هنر را آزمایش میکنند.
آثار ارائهشده در این گالریها عموماً دارای محتوایی تجربی و گاه اعتراضی هستند. از ویدئوآرتهای مفهومی گرفته تا اینستالیشنهای تعاملی، این فضاها به آزمایشگاهی برای ایدههای نو تبدیل شدهاند. بسیاری از هنرمندان این عرصه، عمداً از نمایش در گالریهای رسمی اجتناب میکنند تا استقلال هنری خود را حفظ نمایند. این رویکرد باعث شده گالریهای زیرزمینی به پاتوق هنرمندان آوانگارد و منتقد سیستم تبدیل شوند.
اگرچه این گالریها به صورت فیزیکی در مکانهای محدودی فعالیت میکنند، اما شبکههای اجتماعی به آنها امکان دادهاند تا دایره نفوذ خود را گسترش دهند. پیجهای اینستاگرامی و کانالهای تلگرامی مختص این گالریها، نه تنها برای اطلاعرسانی، بلکه به عنوان بخشی از پروژههای هنری استفاده میشوند. برخی نمایشگاهها به صورت همزمان در فضای فیزیکی و مجازی برپا میشوند و مخاطبان جهانی پیدا میکنند.
فعالیت این گالریها همواره با چالشهای حقوقی همراه بوده است. از مشکلات مربوط به مجوز گرفته تا محدودیتهای محتوایی، این فضاها دائماً در مرز قانونی حرکت میکنند. برخی از آنها پس از مدتی فعالیت به صورت خودجوش تعطیل میشوند و برخی دیگر به تدریج به ساختار رسمی هنر میپیوندند. آینده این گالریها به عوامل مختلفی از جمله تحولات اجتماعی و سیاستگذاریهای فرهنگی بستگی دارد.
جالب اینجاست که بسیاری از ایدهها و هنرمندانی که نخستین بار در این گالریهای زیرزمینی شناخته شدند، بعدها به جریان اصلی هنر راه یافتهاند. برخی از دوسالانهها و نمایشگاههای معتبر، به دنبال کشف استعدادها در همین فضاها هستند. این روند نشان میدهد که گالریهای زیرزمینی نه تنها رقیب گالریهای رسمی نیستند، بلکه میتوانند به عنوان سیستم تکمیلی و تصفیهکننده جریان هنر عمل کنند.
آیا گالریهای زیرزمینی میتوانند در بلندمدت استقلال خود را حفظ کنند؟ چگونه میتوان بین آزادی بیان هنری و رعایت قوانین جمعی تعادل برقرار کرد؟ آیا این فضاها واقعاً آلترناتیوی برای سیستم رسمی هنر هستند یا صرفاً مرحلهای گذرا محسوب میشوند؟ این پرسشها همچنان بیپاسخ ماندهاند و پاسخ آنها در سالهای آینده مشخص خواهد شد.
برای کسانی که تنها از گالریهای رسمی بازدید کردهاند، تجربه حضور در یک گالری زیرزمینی میتواند شوکهکننده باشد. از شیوه برگزاری ورکشاپها گرفته تا نوع تعامل بازدیدکنندگان، همه چیز در این فضاها متفاوت است. این گالریها اغلب به جای تاکید بر فروش آثار، بر ایجاد دیالوگ و تبادل نظر تأکید دارند. شاید همین ویژگی باشد که آنها را به کانونهای زنده هنر معاصر تبدیل کرده است. در پایان باید متذکر شوم که موافقیت یا مخالفت با این پدیده جدید که بعضا حتی زیست شبانه نیز دارند مورد تآیید نگارنده نیست و صرفا به لحاظ حرفه ای مورد بررسی واقع شده است.
مهدی احمدی / مدیرمسئول