عرصه حرفهای هنر و سینما بیرحم است
- شناسه خبر: 4302
- تاریخ و زمان ارسال: ۴ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱:۵۰

هنرمندنیوز: امیرکبیر، سریالهای خاکستری، عبدا… نصرانی، سریال روایت محرم، دکتر علی اکبر صنعتی، فیلم داستانی سمفونی خاموش، سید مرتضی آوینی، فیلم سینمایی خداحافظ رفیق، کسی نیست جز بابک نوری متولد ۱۳۵۲ که در بین جوانهای سینما به مرد هزار چهره شهرت گرفته و با گریم به چهرههای مختلفی در آمده است. بابک نوری عکاس، کاریکاتوریست و بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون است که کارش را بابازی در فیلم سینمایی بادسرخ در سال ۶۶ آغاز کرده و شاهد بازی او در دهها فیلم و سریال همچون کلانتر، بازی پنهان، دختران و فیلمهای سینمایی گل یخ، رویای جوانی، شورعشق، تلفن و .. بودهایم. او در سینما رشتههای مختلف را تا کارگردانی با فیلم کوچولوی خوش شنانس تجربه کرده است. بابک نوری نوری همچنین اولین نمایشگاه عکس داستانی در ایران را با عنوان “خواب“ طراحی کرده که در دانشکده صداو سیما و چند محل دیگر به نمایش گذاشته است. گفتنی است که او یکی از هنرمندان نیکوکاری است که هرسال اجرا و برگزاری جشن رمضان و بازارچه خیریه را برعهده داشته و در آزاد سازی صدها زندانی نیازمند و کمک به محرومین و نیازمندان و نو عروسان یتیم مفید بوده است. در این شماره به سراغ او رفتیم و گفتگویی با وی انجام دادیم که از نظرتان میگذرد.
از آخرین مصاحبه ای که ماباهم داشتیم پانزده سال می گذرد، چرا اینقدر طولانی؟
ده سال پیش درحالیکه در اوج کار بازیگری بودم و بدون اغراق هفته ای یک کار تلویزیونی یا سینمائی را رد میکردم سفری به شهر پدری ام رفسنجان داشتم و باگروههای تئاتری این شهر دیدار نمودم. در بین آنها استعدادهایی بود که نمیشد رهایشان کرد. تئاتر گل و قداره نوشته استاد بهزاد فراهانی که کاری است سنگین با سه ساعت اجراء را با آنها شروع به تمرین کردم این اثر ۸ ماه تمرین، آماده سازی دکور و لباس و … به طول انجامید و پس از آنکه با این تئاتر در جشنواره تئاتر شرکت کردم.
تمامی عناوین برترجشنواره را از آن خود کردیم بعد ازآن تئاتر آموزشگاه هنرهای نمایشی چهرههای ماندگار را که تنها آموزشگاه تئاتر و سینما در استان کرمان بود را راه اندازی کردم و شروع به آموزش به علاقمندان این رشته نمودم و از اساتیدبرجسته این رشته نیز دعوت کردم تا به کرمان و رفسنجان آمده و به این هنرجویان تدریس و با آنها کار کنند. در طی این ده سالی که آموزشگاه دائر بود من حضور در دهها اثر را ازدست دادم ولی بیش از۱۵۰ هنرجو داشتم که دورههای مختلف را به اتمام رساندند و جذب کارشدند. هرسال یک تئاتر کارکردم که به روی صحنه برده یا در جشنوارههای مختلف شرکت کردیم که الهی شکر هرباردست پراز این جشنوارهها بیرون آمدیم.
در حال حاضر مشغول چه فعالیتهایی هستید؟
دوسالی است که آموزشگاه و ریاست انجمن نمایش رفسنجان را کنار گذاشته و به تهران برگشتم و با قدرت و انرژی به سینما بازگشته ام و مشغول کار شدهام. شما خودتان یکی از خبرنگاران قدیمی و همکار من بودهاید خود به خوبی میدانید عرصه حرفه ای هنر و سینما بی رحم است به محض اینکه بازیگری دوسه سالی روی آنتن و پرده نباشد از یاد میرود. همکاران نیز سراغی از تو نخواهند گرفت سه چهار سال اول خوب بود یادی میکردند پیشنهاد کار میدادند گاهی خبری و مصاحبهای کوتاه چاپ میشد ولی رفته رفته همانند بسیاری از همکارانمان که این روزها بیکار و از یاد رفتهاند گویا من نیز اصلا نبودهام. من از سال ۶۶ با بازی در فیلم سینمایی بادسرخ فعالیت خود را آغاز کرده و در کنار بسیاری از بزرگان و اساتید تجربه کسب کردم و کنار گذاشته شدم، این دوسالی که برگشتهام دوباره ازصفر شروع کرده و به لطف عزیزانم آغاز دوباره خوبی داشته و اینک باجدیت مشغول کارهستم و شما بزگوار و مجید فلاح شجاعی عزیز و مهربان که همیشه و همه وقت به یاد من بودهاید بارها خواستید تا حرف بزنم که این روزها با وجود توشهای که مجددا اندوختهایم آمدم تا حرفهایم را بگویم.
چرا نمایش خانگی «آسپرین» موفق نبود؟
نمایش خانگی آسپرین از اولین تجربههای سریال سازی برای عرضه در شبکه نمایش خانگی محسوب میشود با یک داستان پیچیده و خاص و معمایی، کسانی که تمامی قسمتهای آنرا دنبال کرده اند به آن علاقمند شدهاند. من تجربه بازی در نقش شخصیتی منفی و منفور را داشتم. قرار بود به محض آغاز پخش آن ساخت سری دوم آن آغاز شود ولیکن هنوز فیلمبرداری سری دوم آن شروع نشده است. امیدوارم فرهاد نجفی کارگردان خوش ذوق و خوش قریحه این عرصه علاقمندان این سریال را بیشتر منتظر نگذارد.
فیلم سینمایی مشمشه به کارگردانی شاهد احمدلو چطور بود؟ نقشتان چیست؟
فیلم سینمایی مشمشه را می توانم نقطه عطفی در کارنامه کاری خود بدانم. بازی در یکی از نقشهای اصلی این فیلم و همکاری با شاهد احمد که یکی از کارگردانان کاربلد سینما که خود بازیگر توانایی است برایم افتخار محسوب میشود. در این فیلم نقش یکی از مدیران تدارکات قدیمی و سینه سوخته سینمارا بازی کردم آنهم در کنار پوریا شکیبایی، یادگار خسروی سینمای ایران، سحر صباغ سرشت مهربان از بازیگران و تهیه کنندگان این عرصه و حسن رضائی دوست داشتنی و بسیاری از چهرهها و استعدادهایی که در این حرفه حرفی برای گفتن دارند.
فیلم مشمشه یک اتفاق غافلگیر کننده برای مخاطبان در این عرصه خواهد بود. داستان یک گروه فیلمبرداری که می خواهند یک فیلم هنری و جشنواره ای بسازند ولی….
چه کارهایی آماده پخش یا اکران دارید؟
فیلم سینمایی شاخ کرگدن به کارگردانی محسن محسنی نسب را در کشور ارمنستان و آنهم در نقشی خاص یک عرب منفور بازی کردم. این فیلم دوسال پیش تولید شد و در زمان بد اکران، در سینماها به روی پرده رفت دقیقا همزمان با جشنواره فجر و این فیلم دیده نشد.
فیلم سینمایی نیوکاسل فیلم دیگری است که به کارگردانی محسن قصابیان آماده اکران دارم، یک فیلم کمدی اجتماعی، من در این فیلم نقش یک افغانی و سرایدار یک عمارت بزرگ را بازی میکنم که با استقبال روبرو خواهد شد.
فیلم دیگری که آماده پخش دارم «اشک تمساح» است که به کارگردانی رضا حسین آبادی در کشور ارمنستان ساخته شدو داستان این فیلم به مهاجران ایرانی و غم غربت میپردازد.
دو سریال راه و بیراه به کارگردانی مجتبی اسدی پور که در یکی از اپیزودهای آن بازیگر مهمان بودم و سریال خط ویژه به کارگردانی قاسم عرب و سجاد شهریاری که در نقشهای مختلف همچون استاد دانشگاه، رزمنده و روحانی در آن حضور داشتهام را آماده پخش دارم و همچنین فیلم داستانی«ستارههای رقصان»را به کارگردانی محسن محسنی نسب را تازگی به اتمام رساندهام.
این روزها مشغول چه کاری هستید؟
چندین پیشنهاد بازی در تئاتر داشتهام که متاسفانه و علیرغم میلم به حضور در صحنه تئاتر نتوانستم به علت وقت گیر بودن آن حضور داشته باشم. درحال حاضر مشغول بازی در فیلم سینمایی «جامانده» به کارگردانی افشین عامریان هستم. فیلم سینمایی«جامانده» داستان زن هنرمندی بنام مه گل است که قصد مهاجرت دارد اما موانعی برسر راهش قرار میگیرد که مسیر زندگی اورا دستخوش حوادث غیر منتظرهای میکند و…
چند تجربه کارگردانی داشتید بازهم سراغ کارگردانی میروید؟
کوچولوی خوش شانس فیلمی بود که اولین فیلم تولید شده برای نمایش خانگی محسوب میشد و آن را در سال ۸۰ ساختم، از بازیگران آن فیلم بسیاری از بین ما رفتهاند عزیزانم جعفربزرگی، یوسف یوسف پشندی، محرم بسیم، محمود بنفشه خواه و حسین شهاب.
طی این سالها چندین فیلمنامه برای ساخت نوشتم و آماده کردم ولی متاسفانه فرصتش نشد. رویکردم در این فیلمنامهها نیز حضور و پرداختن به هنرمندان قدیمی و پیشکسوت است که تا هستند یادشان کنیم و به آنها بپردازیم. همچنین فیلمنامههای چوب خط و آوای خاک را آماده ساخت دارم.
گویا فعالیتهای خیرخواهانه هم انجام میدهید لطفا در این باره توضیح دهید؟
سالهاست که در ماه مبارک رمضان در برگزاری جشن رمضان و کمک به کودکان ایتام و آزادی زندانیان فعالیت میکنم و آنهم با دل و جان. هرکاری در این ماه داشته باشم را کنار میگذارم و فقط به جمع آوری کمک به کودکان و برآورده کردن آرزوی ایتام میپردازم و حالم خوب میشود.
هیچ لذتی از خوشحال کردن این کودکان بالاتر از و برتر نیست همچنین در بسیاری از خیریهها حضور دارم و هرکاری از دستم بربیاید را انجام میدهم این لیاقت و اعتباری است که مردم مهربان به ما میدهند.
لازم است بگویم در طرح پاکت آرزوها در دوسال اخیر، هزاران آرزود از کودکان یتیم و محروم و بی سرپرست برآورده شده و دستان مهربان آنها رساندهایم.
حضور فعالانه و پایدار مردم چه نقشی در زیباترشدن منظر عمومی شهر دارد؟
داستانی در این زمینه دارم که داستان همان شخصی است که میخواست دنیا را تغییر دهد پس از مدتی فهمید برای تغییر دنیا و کشور و شهرش باید محله خود را تغییر دهد تا به آنچه همه یک خانواده و یک گروه میخواهند به آن مدینه فاضله برسند دست یابند
بر تک تک ما به عنوان شهروند واجب است که محله و شهرمان را همانند خانه و محل زندگیمان تمیز و آرام نگاه داریم. کار سختی نیست هرکدام ازما باید در صرفه جویی در آب و برق، نریختن زباله و… برای خود و آیندگانمان بکوشیم.
به نظرتان هنر و هنرمندان چه نقشی را میتوانند در زیباتر کردن منظر عمومی شهر ایفا کنند؟
سازمان زیبا سازی شهرداری باید یک فراخوان عمومی داشته باشد که همه هنرمندان در رشتههای مختلف هنری پیشنهادات و طرحهای خود را برای زیباسازی دیوارهها، ستونها و حتی دیوارهای ساختمان شخصیشان به شهرداری ارائه دهد و آنها نیز بهترین را با تشویق و وام و حمایت به سرانجام برسانند هنر و خلاقیت به شهر و زندگیمان روح زندگی و آرامش خواهد داد.
کشور ما جزو کشورهای شاد محسوب نمیشود از نظر شما چطور میتوان سطح شادی و نشاط را در جامعه افزایش داد؟
یکی از رسالتهای بزرگ عرصه هنر ایجاد نشاط، شادی و روح زندگی به انسانهاست به همین دلیل بسیاری از آثار کمدی و طنز در ایران با فروش بسیار بالایی روبرو می شوند ولیکن بعد از اکران فیلم که مردم از ته دل خندیده اند اگر در زمان بیرون آمدن مردم از سالنها آنها را نگاه کنیم همه چهرهها بازهم در هم و عبوس است.
از گذشته همه گفتهاند که هرچهرهای با لبخند زیباتراست. با یک گفتگوی سریع، آنی و همیشگی در ارتباط با همدیگر با چهرهای خندان!! همه چیز شدنی است.
تعدادی از نوجوانان و جوانان راغب هستند که به عنوان بازیگر در جامعه شناخته شوند آیا صرف داشتن علاقه کافی است؟چه ویژگیها و توانائیهایی لازم است؟
این پرسشی است که در طول روز و هفته بارها با آن مواجه میشویم و علاقمندان بسیاری میخواهند سهل الوصول وارد عرصه سینما شوند.
من بارها این خاطره را از یکی از بزرگان این عرصه پاسخ دادهام و اینجا نیز بازگو میکنم یکی از دکترهای متخصص از کارگردانی بزرگ میخواهد که در فیلمش بازی کند فیلمساز باروی باز میپذیرد به شرط آنکه بازیگر انتخابی فیلمش را بجای او به اطاق عمل بفرستد و طبیب در فیلم بازی کند، که بحث تخصص و تجربه و سالها تحصیل و ریاضت پیش کشیده میشود که به این نتیجه میرسند هرکدام باید در حرفه و شغل خود بمانند و ادامه دهند تا حرمت و جایگاه هرکدام حفظ شود.
باید نوجوانان و جوانان به صرف استعدای که دارند در این رشته بسیار بیاموزند و تجربه کنند تا بتوانند در این عرصه پیشرفت کرده و ماندگار شوند. همانطور که میدانید بسیاری از چهرههای زیبا وارد هنر بازیگری شده و به سرعت کنار گذاشته شدهاند به جز آنهایی که برای ماندگاریشان به آموزش و تعلیم در این رشته پرداختهاند. البته استثناء نیز داریم که انگشت شمارند و همانی هستند که روز اول بودهاند و برخی از عوام آنها را دنبال میکنند.
آیا عدم استقبال تماشاگر از یک فیلم میتواند دلیلی برخوب نبودن فیلم باشد؟
هنوز هیچ کارشناسی نتوانسته به یقین بگوید استقبال از یک فیلم باچه معیارهایی است. مردم از یک ستاره مورد علاقهشان که تضمین فروش نامیده میشود با چندین فیلمش همراه میشوند و شده است که فیلمی از ان ستاره نفروخته است و بالعکس فیلمی که هیچکدام از شاخصههای فروش را نداشته از آن استقبال شده است.
جالب تر اینکه فیلمی مستند چنان در گیشه موفق بوده که باعث تعجب بسیاری از کارشناسان شده است و یا فیلمی بسیار عالی و ارزشمند که در گیشه شکست خورده است و در حال حاضر میتوان گفت، بهترین شیوه تبلیغ و استقبال از یک فیلم، تبلیغ مردمی است و تبلیغ اصطلاحا سینه به سینه یا دهان به دهان. فیلمی که مردم را راضی کند دیده میشود آنهم به طرق مختلف ولی فروش فیلم به زمان خوب اکران، تبلیغات، سینماها و… بستگی دارد.
بابک نوری اصولا با یک نقش چگونه برخورد میکند؟
برای من همیشه کاراکتر و نقش اهمیت بیشتری داشته، کوتاهی یا بلندی نقش تاثیری در انتخاب من ندارد بلکه برایم تاثیر آن شخصیت در پیشبرد داستان و قصه است.هنچنین متفاوت بودن و خاص بودن تیپ که برای آن باید تلاش و کنکاش داشته باشم مهم است و تمام مدتی که درگیر آن فیلم هستم در قالب شخصیت قرار دارم و با آن زندگی میکنم. شاید برایتان جالب باشد بگویم به من نقش اول و اصلی فیلم پیشنهاد شده و زمانیکه فیلمنامه را خواندم از کارگردان خواستهام که در نقش مکمل و یا نقش کوتاهی که جای بازی دارد آنرا ایفا کنم به همین دلیل اگر در کارنامه ۳۰ ساله بازیگریام نگاه کنید هیچ کدام از گریمها و نقشهایی که بازی کردهام شبیه خودم نیستند از امیر کبیر و عبدا… نصرانی گرفته تا افغانی و عرب و دزد، قاتل و معتاد..!!
دوره گذار در سینمای ایران یعنی چه؟
یک فیلمساز باید به شعور مردم احترام بگذارد، به وقتی که برای دیدن یک فیلم می گذارند، احترام بگذارد و بیننده را با ساخت یک فیلم به فکر و اندیشه وادار کند یک فیلم باید حرفی برای گفتن داشته باشد چه با زبان طنز، تراژدی یا کمدی. فیلم باید ساخته شود که در مجموع آن را هرقشری دوست داشته باشد چند سال پیش یک جایزه ای به نام “زرشک زرین” گذاشتند که اصلا چیز درستی نبود . سینمای ما در حال رشد و شکوفایی است و سینماگران مارا همه جای دنیا می شناسند، فیلمهایشان تو جشنوارهها اکران میشود به همین جهت فکر نمیکنم این جایزه درست بود؟
چرا؟ ما مگر فیلمهای بد نداریم مخاطب وقتی به دیدن این گونه فیلمها می رود پیشمان می شود؟
چرا داریم.
پس نباید تلنگری زد؟
به این رسمیت نه.
در مراسم اسکار همچنین چیزی هست؟
سینمای جهان قابل مقایسه با سینمای ایران نیست من وقتی برای یک کاری به خارج از ایران سفرکردم آنجا دوربینهای عکاسی و فیلمبرداری دیدم که نمونه آن تو ایران ندیده بودم.
من منظورم بیشتر به محتوای فیلم است، مثلا فیلم “مادر” مرحوم علی حاتمی تکنولوژی خاصی نمی خواست ولی هنوز که آن فیلم را نگاه می کنی آدم لذت می برد؟
یکی از مشکلات سینمای ایران نبود فیلمنامه نویس خوب است که کم داریم و آن تعداد اندک فیلمنامه نویس که ما داریم به دلیل اینکه حالا تو یک بخشی از لحاظ مادی و مالی بهتر تامین می شوند به آن راه رفتند.
گفتگو: علی احمدی نیا
عکس: محمد سعید سعیدی