فرهنگ در حاشیه سیاست!
- شناسه خبر: 90466
- تاریخ و زمان ارسال: 23 اردیبهشت 1404 ساعت 4:47

یکی از مهمترین مشکلات کمیسیون فرهنگی، ترکیب غیرتخصصی اعضای آن است. در حالیکه مسائل فرهنگی نیاز به درک عمیق، نگاه میانرشتهای و شناخت ظرایف اجتماعی دارد، بسیاری از نمایندگان عضو این کمیسیون سابقهای در حوزه فرهنگ، هنر، رسانه یا علوم انسانی ندارند. نتیجه آنکه رویکرد کمیسیون بیش از آنکه فرهنگی باشد، سیاسی، جناحی یا ایدئولوژیک است. همین مسئله باعث شده که بسیاری از مصوبات یا اظهارنظرهای کمیسیون در تعارض با واقعیتهای جامعه و نیازهای هنرمندان باشد.
در اولویتبندیهای کلان مجلس نیز، فرهنگ اغلب در رتبههای پایین قرار دارد. چه در زمان بررسی برنامههای توسعهای، چه در تصویب بودجه و چه در پیگیریهای نظارتی، نگاه به فرهنگ، حاشیهای و غیرضروری است. این رویکرد موجب شده کمیسیون فرهنگی در تصمیمات مهم، حرفی برای گفتن نداشته باشد و صرفاً به واکنشهای دیرهنگام و کلیشهای در برابر مسائل فرهنگی بسنده کند.
نگاه مسلط بر کمیسیون فرهنگی در اغلب موارد، سلبی و کنترلی بوده است؛ از پیگیری فیلترینگ شبکههای اجتماعی گرفته تا اعتراض به نمایش برخی فیلمها و آثار هنری، یا تلاش برای محدود کردن رسانهها. در این میان، چیزی که مغفول مانده، حمایت از تولیدات فرهنگی، ارتقاء دسترسی عمومی به فرهنگ و تقویت زیرساختهای خلاقیت است. همین رویکرد سلبی، موجب شده رابطه کمیسیون با جامعه هنری و فرهنگی، رابطهای سرد و همراه با بیاعتمادی باشد. بسیاری از هنرمندان، نویسندگان، روزنامهنگاران و فعالان فرهنگی، این کمیسیون را نه نماینده خود، بلکه نهادی نظارتی میدانند.
اگر بخواهیم کمیسیون فرهنگی را از وضعیت فعلی خارج کنیم و به نهادی مؤثر، خلاق و راهبردی تبدیل نماییم، چند گام کلیدی باید برداشته شود: اولین گام، تخصصگرایی در انتخاب اعضای کمیسیون است. حضور چهرههایی با سابقه در آموزش، هنر، رسانه و علوم انسانی میتواند تصمیمگیریها را از فضای شعاری و سیاسی خارج کند. کمیسیون باید از برج عاج خود پایین بیاید و به گفتوگوی مستمر با فعالان حوزه فرهنگ، انجمنهای صنفی، نهادهای مردمنهاد و دانشگاهها روی بیاورد. برگزاری جلسات هماندیشی واقعی، نه نمایشی، با بازیگران حوزه فرهنگ، موجب افزایش اعتبار این نهاد میشود. کمیسیون فرهنگی باید نقشی راهبردی در تدوین سند ملی توسعه فرهنگی ایفا کند. این سند باید فراتر از نگاه دولتمحور، متکی بر عدالت فرهنگی، توسعه متوازن و حمایت از تنوع فرهنگی و هنری باشد.
شفافسازی بودجه و نظارت بر تخصیص منابع فرهنگی
تخصیص بودجههای فرهنگی در کشور، اغلب غیرشفاف و تمرکزگراست. کمیسیون باید با تقویت نظارت، از تخصیص عادلانه منابع دفاع کند تا مناطق محروم، هنرمندان مستقل، و جریانهای فرهنگی نوپا نیز سهمی از منابع عمومی داشته باشند.
استفاده از ظرفیت دیپلماسی فرهنگی
در جهانی که تصویرسازی فرهنگی نقش مهمی در سیاست خارجی کشورها دارد، کمیسیون فرهنگی میتواند نقش فعالی در ارتقاء جایگاه فرهنگی ایران در سطح بینالمللی، حمایت از حضور هنرمندان در جشنوارهها و ترویج زبان فارسی ایفا کند.
بازگشت به مأموریت اصلی
فرهنگ نه حوزهای تجملی، بلکه زیربنایی برای توسعه پایدار، تقویت همبستگی اجتماعی و ارتقاء قدرت نرم ملی است. کمیسیون فرهنگی مجلس اگر میخواهد در تراز این مأموریت باشد، باید از موضع بالا به موضع همراهی با جامعه فرهنگی بازگردد. با بازتعریف نقش خود، جذب نیروهای متخصص، و تمرکز بر حمایت ایجابی بهجای کنترل سلبی، میتوان امید داشت که این کمیسیون بار دیگر به یکی از ارکان پویای سیاستگذاری فرهنگی کشور بدل شود.
مهدی احمدی / مدیرمسئول