فیلم “ارزش احساسی”، داستان خانوادهای ناکارآمد
- شناسه خبر: 92690
- تاریخ و زمان ارسال: 26 مرداد 1404 ساعت 17:14

فیلمبسیار لطیف «ارزش احساسی»، ساخته «یوآکیم تریر» نروژی، که جایزه بزرگ هیات داوران فستیوال کن را گرفت و به تازگی بر پرده سینما های آمده است، گرچه پاره ای آن را کسل کننده و تکراری خواندند، اما حکایت از این دارد که «یواکیم تریر»، توانسته با تر دستی، داستان خانوادهای ناکارآمد را روایت کندکه در آن دو خواهر در سایه پدری زندگی کردهاند که بسیار کم زمان خود را به خانواده اش اختصاص داده است. . پدری که کارگردانی شناختهشده است و به دخترش (بازیگر تئاتر) پیشنهاد میدهد نقش اصلی آخرین فیلم بلندش را بازی کند. فیلمی که در خانه خودشان فیلمبرداری میشود و زندگی واقعی، یا در واقع خیالی شان، را به نگاره میکشد.
استفاده از ساختار “فیلم در فیلم” برای ناگفته ها
در این درام خانوادگی ی هم نگران کننده و هم لطیف، کارگردان، که هوشمندانه و به بهترین شکل ممکن از ساختار «فیلم در فیلم» بهره میبرد، تلاش می کند تمام حرفهای ناگفته یک پدر به دخترش، چه از روی خودخواهی و چه از روی ترس، را در یک سناریوی بلند بگنجاند. سناریویی که خود او بهترین اثر زندگیاش میداند. بدین ترتیب، کمکم عشق بیان نشده، فاش میشود. در عین حال، گر چه در صحنههای بازسازی شده دوگانگی زمانی وجود دارند، اما برای بازآفرینی پیوندها و خاطرات از دست رفته، از هنرپیشگانی بسیار توانا کمک می گیردو آن را به شکلی درخشان ارائه میدهد.
« رنات رینسوه » در نقش “نورا”، یک بازیگر جوان تئاتر پدیدار می شود که پدر کارگردانش به او نقش اصلی را در فیلم تازه اش پیشنهاد میکند.
نورا، که نا خود آگاه تلاش می کند پدرش را به سبب نرسیدن به وی در دوران کودکی تنبیه کند، پیشنهاد را رد میکند و پدرش را بر این می دارد که یک بازیگر هالیوودی (ال فانینگ) را برگزیند. این تصمیم خاطرات دردناکی را برای نورا و خانوادهاش زنده میکند.
این فیلم (فیلم واقعی) با پیشگفتاری تماشایی و تا اندازه ای صحنهپردازیشده، که در آن به خانه ی خانوادگی نقش یک شخصیت داده می شود و راوی داستان زمان گذشته و حال را در هم میآمیزد و به آن جان و زبان میبخشد، آغاز میشود.
فیلم از سوگ فراموش نشدنی از نبود پدری ناپیدا در درازای کودکی و نوجوانی می گوید . نبودی که هرگز ممکن نیست آسیبهای روانی جبرانناپذیر ناشی از چنین نبودی در کودکی را جبران کند و همچنین پیوندی میان پیری و گذشت زمان بزند. کار بازیگری تئاتر شخصیت اصلی نیز با هوشمندی برگزیده شده و مورد بهرهبرداری قرار گرفته است . از این رو، نابسامانی های افسردگی و فکر خودکشی “نورا”، با جستجوی پی گیر برای یافتن نقشهای تازه، به سان اخرین دستاویز برای دورساختنش از یک شیطان درونی، به کار بسته می شود.
فیلمنامه با دیالوگهای شگفتانگیز و بدون این که ساختگی به نظر بیایند، همراه با شخصیتهایی که هیچگاه سیاه و سفید نیستند، بهویژه با پرسشگری درباره دیدگاه هنری وآمیزش پیچیده هنربا زندگی شخصی، از نکات توانای فیلم می شوند. این دوگانگی به زیبایی در شخصیت پدر نشان داده می شود، که کارگردانی است ستایششده برای برخی که از او الگو ساخته اند و از سوی دیگر پدری است خودخواه وخود پرست که ناخواسته اطرافیانش را نابود میکند.

اهمیت بازیگران در خوش ساختی فیلم
در پس زمینه ی این فیلم، با بازی بسیار خوب « رنات رینسوه » و «استلان اسکارس گرد » سخن از ادای احترام به سینما می رود. «استلان اسکارس گرد » که سزاوار بردن جایزه بهترین هنرپیشه مرد در کن هم می توانست باشد، بی همتاست.
گروه بازیگران استثنایی فیلم را هم نباید فراموش کرد، چون افزون بر “رنات رینسوه” با بازی درخشان (و همیشگیاش)، که ترکیبی از بیزاری و عشق نا ممکن را به نگاره می کشد و، بهویژه، از راه نگاه و سکوتهای پی در پی شخصیت، بسیار تأثیرگذار می شود، و ” استلان اسکارس گرد” در نقش پدر، که با وجود پیچیدگی نقش، بازی بسیار گیرائی دارد، “اینگا ایبس دوتر”، “آندرس دانیلسن” وهمچنین “لنا اندره”،بازیگر توانای سوئدی، هم به به وجود آوردن فضای مورد نیاز کارگردان کمک می کنند.
همچنین، گنجاندن سینمادوستی در این اثرازهوشمندی کمیابی برخوردار می شود. از جمله این که با نگرشی ریزبین به موضوعات بسیار امروزی مانند پیوند کارگردانان با تولیدات نتفلیکس یا سالن سینما میپردازد..

همه ویژگی های سینمای «یواکیم تریر”
در فیلم”ارزش احساسی» همه ویژگی های سینمای «یواکیم تریر» گرد هم آمده اند: عکاسی روشن، نور نرم و آرام، احساسات فراوان، و به ویژه واکاوی دقیق روح و پیوند های انسانی. کاری که همیشه برای این کارگردان سخن نخست را می گوید.
یوآکیم تریر، با سبک کارگردانی مینیمال اما همواره خیرهکننده، فیلم را پیش میبرد. هر پلان با دقت فوقالعادهای طراحی شده و عکاسی فیلم زیبایی حیرتانگیزی دارد، از جمله اشاره ویژهای به برآمدن خورشید و غروبهای آسمان بنفش، که یادآور فیلم پیشین اوست.
گفتنی است که این دومین باریست که کارگردان نروژی با «رنات رینسوه» همکاری می کند. در گذشته، «رنات رینسوه» نقش جولی را در فیلم (جولی در ۱۲ فصل) ایفا کرده بود. این هنرپیشه نیز سزاوارتر از برنده ی جایزه بهترین هنرپیشه زن فستیوال کن ۲۰۲۵ بود.
اگر این کارگردان در جولی (در ۱۲ فصل)، تنش روانی درونی قهرمانش را از ورای دشواری یک پیوند عاشقانه می کاوید، در “ارزش احساسی”، ما را به قلب یک خانواده ناکارآمد میبرد و از این راه شخصیتهای گونه گونی را زیر ذره بین می گذارد و فیلمی دلپذیر، آموزنده و مثبت می سازد.

دوگانگی در پسند “ارزش احساسی”
«ارزش احساسی» ، گر چه از دیدگاه نظری، هم از نظر فرم و هم از نظر محتوا، فیلمی کامل است اما شماری آن را نپسندیدند و گفتند که این تابلوی زیبای دو ساعت و پانزده دقیقه ای آنها را بی تفاوت گذاشته است.
حال می بایست دید که ایا فیلم همچنان پس از مدتی در ذهنشان بر جا خواهد ماند و مانند بمبی با تأخیر عمل خواهد کرد یانه؟
به هر رو، همین جذبه سینما است. تجربههایی که نسبت به دیدگاه شخصی ما، گاهی ما را با خود میبرند و گاهی ما را کنار جاده رها میکنند. با این وجود، چنانچه با خاطرات و یا زخم های گذشته ی تماشاگر هم خوانی داشته باشند، فیلم هایی به یاد ماندنی در سر تماشاگر خواهند ماند. گاه نیز اگر فرصتی دست داد و خواستی برای دیدن دوباره آن به وجود آمد، شاید، فرای جنبه های زیبائی شناختی و سینمائی، فیلم بتواند اثر احساسی خود را بگذارد.
این نشان می دهد که عاشقانه دوست داشتن یک اثر هنری، بدون این که هرگز بتواند ما را با خود ببرد یا حتی احساساتمان را برانگیزد هم ممکن است.
شاید چون یک اثر هنری پیش از هر چیز تجربهای است ذهنی که به تجربیات شخصی وابستگی پیدا می کند.
«شهلا رستمی»
