هنر به مثابه ابزار دیپلماسی
- شناسه خبر: 89426
- تاریخ و زمان ارسال: ۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۲۳:۴۶

دیپلماسی هنری، به عنوان یک ابزار مکمل دیپلماسی سنتی، می تواند به دستیابی به اهداف مشترکی مانند تقویت روابط اقتصادی، فرهنگی و سیاسی بین کشورها کمک کند. همچنین، هنر می تواند به عنوان ابزاری برای ترویج ارزش های مشترک انسانی همچون صلح، آزادی و برابری مورد استفاده قرار گیرد.
چین در دهههای اخیر، با سیاستگذاری منسجم فرهنگی و سرمایهگذاری کلان در حوزه دیپلماسی نرم، توانسته جایگاه خود را بهعنوان یکی از قدرتهای فرهنگی در آسیا و جهان تثبیت کند. راهاندازی بیش از ۵۰۰ مرکز کنفوسیوس در کشورهای مختلف، حمایت از فیلمسازی داخلی با محوریت تاریخ و فرهنگ چینی، و گسترش بازار نشر و ترجمه به زبانهای مختلف، تنها بخشی از برنامههای کلان فرهنگی این کشور بوده است.
در مقابل، ایران نیز با وجود چالشهای ساختاری و اقتصادی، بهواسطه پشتوانه غنی فرهنگی و هنری خود، بهویژه در حوزههایی چون سینما، موسیقی، ادبیات و هنرهای سنتی، ظرفیت بالایی برای تعامل فرهنگی دارد. سینمای ایران، با جوایز متعدد جهانی و نگاه انسانگرایانه و مستقل خود، سالهاست که توجه مخاطبان جهانی از جمله چینیها را به خود جلب کرده است.
در این راستا، نامگذاری سال ۲۰۲۶ بهعنوان سال فرهنگی ایران و چین، فرصتی بیبدیل برای گسترش همکاریهای سینمایی دوجانبه است. در چند سال اخیر، نمونههایی از این همکاریها شکل گرفته که میتوان آنها را گسترش داد. از جمله تولید فیلم مشترک یا حضور فیلمهای ایرانی در جشنوارههایی چون جشنواره فیلم بینالمللی شانگهای که یکی از مهمترین رویدادهای سینمایی آسیاست. همچنین سینماگران چینی نیز علاقهمند به روایتهایی از ایران، بهویژه با محوریت تاریخ و جغرافیای فرهنگی آن هستند.
برگزاری جشنوارههای فیلم مشترک، تبادل هیأتهای سینمایی، انعقاد تفاهمنامههای تولید مشترک میان سازمان سینمایی ایران و کمپانیهای فیلمسازی چین، میتواند گامهای عملی در این مسیر باشد. نباید فراموش کرد که بازار سینمای چین با بیش از ۸۰ هزار سالن فعال، یکی از بزرگترین بازارهای مصرف فیلم در جهان است. اگر ایران بتواند با تولید آثار باکیفیت و قابل عرضه به این بازار، بخشی از سلیقه مخاطب چینی را جذب کند، علاوه بر گسترش فرهنگی، به مزایای اقتصادی قابلتوجهی نیز دست خواهد یافت.
در حوزه نشر نیز، ایران و چین میتوانند با توسعه ترجمه متون ادبی کلاسیک و معاصر، تعامل فرهنگی را تقویت کنند. ترجمه اشعار حافظ، فردوسی و سعدی به زبان چینی و معرفی نویسندگان معاصر ایرانی نظیر محمود دولتآبادی یا مصطفی مستور به جامعه ادبی چین، میتواند شناخت از ادبیات فارسی را افزایش دهد. در همین راستا، پیشنهاد میشود انتشارات مشترک دو زبانه، بهویژه برای کودکان و نوجوانان، که ظرفیت بالایی برای انتقال مفاهیم فرهنگی دارد، در دستور کار قرار گیرد.
همچنین در حاشیه این سفر، تفاهمنامههایی در حوزه آموزش زبان، تبادل دانشجویان هنر و موسیقی و همچنین تعامل میان موزههای دو کشور نیز بررسی شد. برپایی نمایشگاههای مشترک صنایع دستی، خوشنویسی و هنرهای سنتی ایرانی در شهرهای بزرگ چین مانند پکن، شانگهای و گوانجو، همزمان با سال فرهنگی، میتواند تأثیر ملموسی بر تصویر فرهنگی ایران در ذهن جامعه چینی بگذارد.
نباید فراموش کرد که چین بهصورت نظاممند از هنر بهعنوان ابزار دیپلماسی بهره میبرد. برای مثال، استفاده از سریالهای تاریخی چینی در شبکههای آسیایی و تولید فیلمهایی با پیامهای صلحآمیز و فرهنگمحور، نشان میدهد که هنر در این کشور در خدمت اهداف بلندمدت فرهنگی-سیاسی قرار دارد. ایران نیز باید از ظرفیتهای هنری خود نه صرفاً برای مصرف داخلی، بلکه برای گفتوگو با جهان استفاده کند.
با این حال، تحقق این اهداف نیازمند چند شرط است: نخست، پرهیز از نگاه ویترینی و نمایشی به سال فرهنگی. صرفاً برگزاری چند مراسم رسمی یا تبادل گروههای محدود، بدون محتوای عمیق، تأثیری پایدار نخواهد داشت. دوم، مشارکت دادن نهادهای غیردولتی، دانشگاهها، هنرمندان مستقل و بخش خصوصی در برنامهریزی و اجرا. و سوم، تداوم روابط فراتر از سال ۲۰۲۶؛ چرا که فرهنگ، فرآیندی زمانبر و نیازمند تداوم است.
در پایان، باید اذعان کرد که جهان امروز، در کنار منازعات سیاسی و اقتصادی، بهشدت نیازمند زبان فرهنگ و هنر است؛ زبانی که میان ملتها پل میسازد، سوءتفاهمها را کاهش میدهد و هویتها را بهجای تقابل، در گفتوگو قرار میدهد. سال فرهنگی ایران و چین، اگر بهدرستی و با افق بلندمدت پیگیری شود، میتواند نهتنها مناسبات فرهنگی دو کشور، بلکه جایگاه جهانی فرهنگ ایرانی را نیز ارتقاء بخشد.
مهدی احمدی / مدیرمسئول