وحیده اکبری نسب: خون در رگهای تئاتر جریان گرفته است
- شناسه خبر: 49464
- تاریخ و زمان ارسال: 2 مرداد 1401 ساعت 11:19

هنرمندنیوز: این اجرا چه حرفی برای گفتن دارد؟
آخرین عاشق از یک بحران جهانی بی هویتی و سرگردانی انسان ها در جوامع بشری حکایت دارد، جهانی که اولویت نه انسان که حواشی است، نقش مهم و تاثیر گذار خانواده در جامعه را به چالش می کشد و سعی در پرداختن به این بیماری اپیدمی جهانی در خانواده ها دارد، عدم اعتماد به خود و خانواده، این نمایش نگاهی کاملا روانشناختانه به هویت انسان ها در زندگی امروز و مشکلات و معضلات آن دارد.
در این کار نقش یک آدم افسرده را بازی می کنید، این نقش چه ویژگی هایی داشت که آن را پذیرفتید؟
هر بازیگری در در دنیای بی نظیر و متفاوت نقش ها به دنبال تجربه های خاص و جدید است، جنت در نمایش آخرین عاشق یکی از آن نمونه های فوق العاده و متفاوت است که در لحظه می تواند بخندد و بگرید، انسانی کاملا دست نیافتنی، سرخورده و بی آرزو، ایفای نقش یک انسان افسرده برای شخص بنده تجربه بسیار شگفت انگیز و متفاوتی بود که زمان بسیار زیادی برای دریافت درست از نقش را حتی در زمان بیرون از تمرین از من گرفت.
تئاتری ها چقدر در تماشای آثار همدیگر یا تبلیغ برای کار همکارانشان هوای همدیگر را دارند؟
اگر بخواهم بی پرده صحبت کنم، متاسفانه تئاتر هنوز علیرغم شعارها، یک خانواده به هم پیوسته و همراه ندارد، در دنیای سلبریتی ها تئاتر فقط به نمایش هایی اطلاق می شود که دوستان همکار دیگر در آن نقش دارند و معرفی و تبلیغ می شوند، انگار تئاتر دو خانواده دارد که کاملا از هم مجزا هستند، در خانواده ما «گروه دوم» هم برخی مسائل پیش پا افتاده مانع از تبلیغ آثار می شود، واقعا چرا ما تئاتری ها به دیدن نمایش همکارانمان نمی رویم؟ چرا این فرهنگ در بین خود ما نهادینه نشده که به خانواده های دیگر هم راه پیدا کند؟ قطعا کسی به فکر ما نیست و ما باید خودمان هوای یکدیگر را داشته باشیم.
شرایط تئاتر را حالا بعد از کرونا چگونه می بینید؟
همه ما خوب می دانیم که کرونا چه ضربه مهلکی به بدنه تئاتر و دیگر صنوف وارد کرده است، خوشبختانه در این مدت کوتاه کم رنگ شدن این بیماری منحوس، خون در رگ تئاتر جریان گرفته و انگیزه ها بسیار مضاعف شده و همه در تلاش هستند تا این سال های سخت را جبران کنند، من همیشه به تئاتر ایمان داشته و دارم و می دانم حال همه ما خیلی زود خوب می شود البته اگر مافیا این اجازه را به ما بدهد.
فضا چقدر برای رشد جوانها در دنیای نمایش امروز مهیا است؟
به نظر من امروز فضا برای رشد جوان ها بسیار فراهم تر از گذشته است، تعداد زیاد پلاتوها، کلاس های بازیگری، سالن های متفاوت و البته نیروهای کاربلد پیشکسوت و جوان، اما کاش تهیه کنندگان تئاتر، کمی بیشتر به نیروهای خلاق جوان توجه داشته باشند و اجازه بروز اتفاق های متفاوت و جذاب را به آنها بدهند.
این هنر چه ویژگی دارد که بازیگران آن اینگونه شیفته آن هستند؟
گفتن از بازیگری در تئاتر و لذت آن چندان ساده نیست، نفس زدن ها و ضربان قلب بالای لحظه ورود به صحنه و اعجاز قدم و کلام اول و آرامشی وصف ناپذیر، هم نفس شدن با تماشاگر فهیم که از وقتش برای دیدن اثر ما گذشته است، هر بار تجربه یک زندگی جدید و موجودی متفاوت بودن در صحنه و…
یک اتفاق ایده آل همین الان برای شما چه می تواند باشد؟
قطعا انتظار بخش وسیعی از بازیگران تئاتر دیده شدن کار آنها است، بنده هم مستثنا نیستم و بی تعارف دوست دارم هنرم در بین مردم و خصوصا اهالی حرفه ای تئاتر و سینما دیده شود.
گفتگو: عباسعلی اسکتی