کنکور طبقاتی؛ رزرو صندلیهای دانشگاه با پول و سهمیه!
- شناسه خبر: 93096
- تاریخ و زمان ارسال: 15 شهریور 1404 ساعت 16:18

سهمیههای کنکور در ابتدا با هدف حمایت از اقشار خاص و جبران بخشی از محرومیتها در نظر گرفته شد. خانواده شهدا، جانبازان و ایثارگران بهعنوان کسانی که سرمایهای بزرگ برای کشور دادهاند، طبیعی است که باید مورد تکریم جامعه قرار گیرند. هیچکس نمیتواند ارزش فداکاریهای شهدا و ایثارگران را نادیده بگیرد. آنان جان خود را برای حفظ کشور و امنیت مردم فدا کردند و خانوادههایشان سالها رنجی عظیم را تحمل کردهاند. اما پرسش اساسی این است که آیا جبران این فداکاری باید در قالب سهمیهای باشد که نتیجه یک رقابت ملی را دگرگون کند و به سرنوشت صدها هزار جوان دیگر آسیب بزند؟ وقتی داوطلبی با رتبهای بسیار بالا و شایسته نتواند وارد رشته و دانشگاه مورد علاقهاش شود، تنها به این دلیل که فردی دیگر با سهمیه و رتبهای چند ده هزار پله پایینتر همان جایگاه را کسب کرده است، آیا این عین بیعدالتی نیست؟
هر سال خبرهایی در جامعه منتشر میشود که داوطلبی با رتبهای نزدیک به صد و بیست هزار یا حتی پایینتر، به لطف سهمیه موفق شده در رشتههای پرطرفدار مثل پزشکی یا دندانپزشکی و دانشگاههای طراز اول پذیرفته شود. در حالی که فردی دیگر با رتبهای زیر هزار، با وجود تلاش شبانهروزی و سالها سختکوشی، پشت در همان دانشگاه و رشته میماند. چنین تفاوتی، خانوادهها و دانشآموزان را به شدت دلزده میکند و حس بیانگیزگی و بیعدالتی را در آنان تقویت میسازد. بسیاری از جوانان با دیدن این نمونهها میپرسند اگر قرار است نتیجه تلاش به عدالت تقسیم نشود، چرا باید این همه زحمت کشید؟ این حس ناامیدی نهتنها به فرد، بلکه به جامعه ضربه میزند.
از سوی دیگر، وجود سهمیهها باعث شده است که اعتماد عمومی به نظام آموزشی و آزمون سراسری کاهش یابد. کنکور که قرار بود معیار سنجش عادلانه و یکسان برای همه باشد، حالا با سهمیههای متعدد به میدانی تبدیل شده که برخی با راههای میانبر میتوانند به مقصد برسند و برخی دیگر با وجود شایستگی از رسیدن به هدف بازمیمانند. این بیاعتمادی به مرور به سایر عرصهها نیز سرایت میکند و نسل جوان را نسبت به آینده کشور بدبین میسازد. جامعهای که در آن شایستهسالاری جای خود را به امتیازهای غیرمنطقی بدهد، دیر یا زود با بحرانهای اجتماعی و اخلاقی مواجه میشود. مدافعان سهمیهها استدلال میکنند که این سیاست نوعی قدردانی از خانوادههای ایثارگران است. اما باید توجه داشت که قدردانی حقیقی به معنای پایمال کردن حق دیگران نیست. همانطور که شهدا جان خود را برای عدالت و حق مردم دادند، سزاوار نیست که یاد آنان با ناحق شدن حقی دیگر گره بخورد. شهیدان رفتند تا حقی از کسی ضایع نشود، نه اینکه در آینده به نام آنان تبعیضی در جامعه اعمال شود. بزرگداشت مقام شهدا باید در قالب حمایتهای مالی، خدمات درمانی، رفاهی، فرهنگی و اجتماعی از خانوادههای آنان باشد، نه در مسیری که سرنوشت نسل جوان کشور را زیر سؤال ببرد.
علاوه بر این، باید به این نکته توجه کرد که بسیاری از خانوادههای ایثارگران نیز خودشان خواستار بازنگری در سهمیهها هستند. آنان معتقدند افتخاری که شهید و جانباز به دست آوردهاند نباید به ابزاری برای پیشرفت غیرعادلانه نسلهای بعدی تبدیل شود. برخی از فرزندان شهدا و ایثارگران نیز به صراحت میگویند که حاضرند بدون سهمیه و با توان علمی خود در رقابت شرکت کنند، چرا که نمیخواهند دیگران تصور کنند جایگاهی که به دست آوردهاند حاصل امتیازی ناعادلانه است. این نگاه نشان میدهد که اصلاح سهمیهها نهتنها مطالبه خانوادههای عادی جامعه است، بلکه بخشی از خود جامعه ایثارگران نیز چنین درخواستی دارند.
یکی دیگر از پیامدهای منفی سهمیهها، افت کیفیت آموزشی در دانشگاههاست. وقتی فردی با رتبهای بسیار پایین وارد رشتههای حساس و دشوار میشود، توانایی علمی او با سطح کلاس همخوانی ندارد. این مسئله نهتنها بر روند تحصیل خودش اثر منفی میگذارد بلکه سطح علمی کلاس و حتی آینده حرفهای رشته را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. آیا جامعهای که به پزشک یا مهندسی نیاز دارد که با صلاحیت علمی بالا تربیت شده باشد، میتواند به نتیجه کار فردی اعتماد کند که با رتبهای ضعیف و صرفاً به لطف سهمیه وارد شده است؟ در نهایت این مردم هستند که باید هزینه چنین تصمیماتی را بپردازند. در کنار بحث سهمیهها، مسئله مهم دیگری هم وجود دارد که کمتر مورد توجه قرار گرفته است و آن نظام طبقاتی آموزش در کشور است. بررسیها نشان میدهد بخش بزرگی از رتبههای برتر کنکور از طبقات مرفه و برخوردار جامعه هستند. گزارشهایی منتشر شده که مثلاً از میان رتبههای زیر سه هزار کنکور، تنها کمتر از۱۵۰ نفر متعلق به دهکهای پایین درآمدی بودهاند. این آمار به روشنی نشان میدهد که نظام آموزشی ما به شکلی طراحی شده که مسیر موفقیت را برای طبقات بالا هموار میکند و عملاً طبقات محروم و فقیر از رقابت حذف میشوند. خانوادههای ثروتمند میتوانند فرزندانشان را به بهترین مدارس خصوصی بفرستند، معلم خصوصی بگیرند، در کلاسهای کنکور چند ده میلیونی ثبتنام کنند و از منابع کمکآموزشی گرانقیمت بهره ببرند، در حالی که دانشآموزی در یک روستای دورافتاده یا محلهای محروم حتی به دبیر متخصص و امکانات آموزشی اولیه هم دسترسی ندارد. نتیجه چنین وضعی روشن است: سهم طبقات فرودست از رتبههای برتر تقریباً هیچ است و این یعنی بازتولید نابرابری اجتماعی از مسیر آموزش.
این مسئله وقتی با موضوع سهمیهها ترکیب میشود، عمق بحران را دوچندان میکند. در حالی که طبقات مرفه بخش بزرگی از صندلیهای دانشگاههای برتر را به خود اختصاص دادهاند، سهمیهها نیز بخشی از صندلیها را بدون توجه به شایستگی واقعی به افراد دیگری واگذار میکند. در نتیجه طبقات پایین جامعه که نه توان مالی دارند و نه از امتیاز سهمیه برخوردارند، عملاً از گردونه رقابت حذف میشوند. این همان چیزی است که میتوان آن را حذف تدریجی محرومان از تحصیلات عالی نامید. جامعهای که در آن تنها ثروتمندان و دارندگان سهمیه میتوانند به دانشگاههای معتبر راه پیدا کنند، دیر یا زود با شکاف طبقاتی و اجتماعی عمیقی روبهرو خواهد شد.
راهحل این معضل میتواند بازنگری اساسی در شیوه اعمال سهمیهها باشد. به جای آنکه رتبههای بسیار ضعیف با جهشی غیرمنطقی جایگزین رتبههای برتر شوند، میتوان حمایتها را در مسیرهای دیگری هدایت کرد. برای مثال، دولت میتواند برای خانوادههای شهدا و ایثارگران بورسیههای تحصیلی، حمایتهای مالی و فرصتهای شغلی ویژهای فراهم آورد، بیآنکه عدالت رقابت کنکور زیر سؤال برود. همچنین باید نظام آموزشی کشور بهگونهای اصلاح شود که فرصت برابر برای همه طبقات اجتماعی فراهم شود؛ مدارس مناطق محروم تقویت شوند، امکانات آموزشی عادلانه توزیع گردد و استعدادهای واقعی بدون توجه به طبقه اجتماعی یا موقعیت مالی شکوفا شوند.
در نهایت، عدالت آموزشی سنگ بنای عدالت اجتماعی است. اگر جوانان احساس کنند که تلاش آنان در رقابتی عادلانه سنجیده نمیشود، انگیزهای برای پیشرفت نخواهند داشت. جامعهای که در آن شایستگی قربانی امتیازهای غیرمنطقی شود، در مسیر توسعه و پیشرفت دچار رکود خواهد شد. احترام به شهدا و ایثارگران وظیفه همه ماست، اما این احترام نباید به بهای ضایع شدن حقوق دیگران تمام شود. شهیدان از جان خود گذشتند تا هیچ حقی پایمال نشود، و بهترین راه زنده نگه داشتن یاد آنان نیز پایبندی به عدالت و انصاف در همه عرصههاست.
مهدی احمدی / مدیرمسئول

