رییس صداوسیما صبح یکشنبه ـ 9 آذر ماه ـ پس از بازدید از استودیو و اتاق فرمان شبکههای یک و سه سیما، راهی نودال جدید شد تا در آیینی رسمی، HD شدن شبکههای تلویزیونی صداوسیما را اعلام و اجرایی کند..
«رونیکا احقر بازاری» در مسابقات زیر ده سال سه قاره: آفریقا، آسیا و اروپا در بخش پسران و دختران موفق به دریافت جایزه ۱۰۰ دلاری و مقام سوم و مدال برنز مسابقات را کسب کرد.
کامبوزیا پرتوی متولد 1334 در رشت بود. او تحصیلات در دانشگاه هنرهای دراماتیک را نیمهکاره رها کرد و نخستین آثارش را در قالب فیلم کوتاه در سینمای آزاد دماوند تولید کرد و پس از آن با کارگردانی فیلم داستانی "عینک" به شبکه دو سیما آمد..
کیهان کلهر هنرمندی است که پس از سالها فعالیت در عرصه موسیقی، اکنون به جایی رسیده که نه تنها در ایران که در بسیاری از کشورهای دیگر، او و سازش را میشناسند.
«هنر کارت» یک کارت شناسایی اختصاصیِ اعتباری از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای اهالی فرهنگ و هنر در انجام امور بانکی و دریافت تسهیلات ویژه در چارچوب فعالیتهای صندوق اعتباری هنر است..
نام شجریان با مفهومهایی چون شکوهِ هنرِ موسیقی و آواز، زیبایی و عشق عجین شدهاست. بر اینها باید پیام صلح، آزادی و امید اجتماعی را افزود. او هنرمندی بود که زندگی در ساحتهای مختلف را تجربه کرده، تحولهای اجتماعی بزرگی را دیده، جهان دیده و با مردمانی گوناگون گفتگو کردهبود. افزون بر اینها کتاب خوانده و با ادبیات داستانی و شعر آشنایی داشت. از این رو مرد آزمودهای بود و فهمی ژرف از ساحت انسانی، عشق و عرفان و زندگی اجتماعی داشت...
وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی از استاد مهدی محقق به عنوان ستاره آسمان علم وادب یاد کرد و به مقام شامخ این استاد عرصه فرهنگ و ادب و علم ادای احترام کرد.
اگر به این گونه کارکرد و اثر گذاری روانشاد شجریان از نگاهی فراخ بنگریم من با آنچه شما پرسیدید دمسازم زیرا خنیا یا موسیقی هنری است که کارایی بسیار دارد. بیش از هر هنری دیگر در دل خنیا دوست کارگر میافتد، او را به شور میآورد از همین روی در فرهنگ و هنر ایرانی هنر...
فقدان استاد محمدرضا شجریان فاجعه بسیار غمانگیزی بود که به موسیقی ما ضربه بزرگی زد. به گمان من آقای شجریان جزو معدود هنرمندانی بودند که اندیشه ورزی و توجه به اصول و پایهها ی اهمیت کار هنری را در جامعه از خودشان به یادگار گذاشتند. این موضوع بسیار مهمی بود. در دوران فعالیت شان در خانه موسیقی هم این اندیشه ورزی بر دیگر اعضا و موسیقیدانان هم بسیار اثر گذار بود.
آشنایی من با استاد شجریان به پیش از انقلاب و حضورایشان به همراه گروه شیدا در جشن هنر شیراز باز می گردد. ولی آغاز همکاری من با ایشان از دوران گروه چاووش بود که آثار زنده یاد محمدرضا لطفی و دیگر هنرمندان را اجرا می کردیم که آقای شجریان هم خواننده ی آن آثار بودند...
در تاریخ هنر و در چهار گوشه دنیا، نوابغ بزرگی در زمینههای مختلف هنری آمدند که آثارشان ماندگار و الهام بخش بوده برای دیگرانی که مشتاق و محتاج زیبایی و کمال هستند. هنر از این بابت دل انسان را تصرف میکند، البته به شرطی که به آن مقام رسیده باشد که دل انسان مشکل پسند، صاحب نظر و همچنین صاحب دل را تصرف کند.
از محمدرضا شجریان و صدای یگانهاش که به مرامی ناب از هنر آمیخته بود زیاد دیده، شنیده و خواندهایم و این روزها چه بسا بیشتر. اما آنچه مرا مجذوب تا همیشهی او کرده است، شیدایی بی همتایش به آوای هستی بود. ندایی که در صوت، کلام و تصویر در جست و جویش بود...
مجموعه چیزی که از استاد شجریان در ذهن من وجود دارد یک شخصیت والاست، هنرمندی بزرگ بود، یک مرد سیاسی بود، مردمی بود، اجتماعی و شخصیتی بود که در مسیر زندگیش از چیزی هراسی به دل نداشت. درخاطرم هست که استاد بهاری همیشه می گفتند یک هنرمند باید چشمش پاک باشد. دستش پاک باشد...
من با استاد شجریان نسبت خویشاوندی دارم و یادم است اوایلی که انقلاب شده بود در یکی از جشنهای خانوادگی، ایشان را دیدم و صحبت از کارهای جدید شد، آن موقع تازه کار بر آستان جانان منتشر شده بود، سوال کردم آقای شجریان شما چرا با سنتور نوازهایی که قبلا کار میکردید همکاری نمیکنید و با ایشان کار میکنید؟...