شقایق پارسایی نیا: مافیای هنرهای تجسمی در ایران بیداد می کند!
- شناسه خبر: 62374
- تاریخ و زمان ارسال: ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۲۳:۰۳

از کجا حس کردید که می توانید نقاش خوبی باشید؟
من از زمانی که توانستم مداد را به دستم بگیرم فهمیدم استعداد عجیبی در نقاشی دارم، همیشه مادرم مشوق اصلی من بود و از سن هفت سالگی پیش استادانی چون استاد متینی و ملکشاه و… دوره های طراحی و نقاشی را شروع کردم و نقطه عطف من زمانی بود که در هنرستان با مبانی هنرهای تجسمی آشنا و متوجه شدم هر آرتیستی خودش را باید ملزم به این بداند که مبانی هنرهای تجسمی را از بر باشد! البته متاسفانه خیلی از علاقه مندان هنر به سادگی از این علم رد می شوند و می خواهند خیلی سریع به هدفشان برسند که به نظر من کاملا اشتباه است.
چه المان هایی را در کارهایتان به کار می برید تا مخاطب بتواند با آن ارتباط بهتری برقرار کند؟
به نظر من در هنر توجه و تمرکز به المان اشتباه است، یک آرتیست همیشه یک المان را دنبال نمی کند و سعی می کند همراه با طبیعت هنرش را وفق بدهد و من هم مستثنی نیستم، البته که سبک خودم را دارم و همیشه تمرکزم روی آدم ها و رفتارهای آنها است تا بتوانم اثر جدیدی را خلق کنم، به نظر من اگر یک آرتیست بدون توجه به المان های خاص و تکراری بتواند اثری خلق کند تا هر بیننده ای با آن ارتباط برقرار کند این اثر موفق بوده است، به نظر من بهتر است خودمان را در خلق هنر درگیر یک المان نکنیم.
نگاه مخاطب برای شما اولویت دارد یا تنها اینکه تنها روح خودتان ارضا شود دلیل کافی برای فعالیت هنری است؟
خب در درجه اول یک هنرمند برای خودش اثری را خلق می کند، هنر یعنی لذت بردن، یعنی درک عمیقی از محیط و شرایط زندگی و به دنبال این مطلب هنرمند در درجه اول خودش می خواهد از هنرش لذت ببرد و مطمعنا اگر به آن لذت برسد مخاطبان زیادی نیز دریافت می کند، من همیشه در درجه اول به دنبال این بوده ام که خودم را در نقاشی ها پیدا کنم، آدم های زیادی را به تصویر کشیده ام که هر کدام زندگی مختلفی داشته اند با درد ها و رنج ها و شادی های متفاوت، موفق هم شده ام وقتی که نمایشگاه اولم را در ترکیه در سن بیست و پنج سالگی برگزار کردم ریکشن تماشاگران برای من بینظیر بود، چون دقیقا همان حسی را بعد از دیدن هر اثر به من منتقل کردند که انتظار آن را داشتم.
فضا برای رشد جوانهایی که ابتدای این راه هستند چقدر فراهم است و آیا مافیا و باندبازی در حوزه تجسمی هم وجود دارد؟
من سال های زیادی تلاش کرده ام که بتوانم حداقل یک نمایشگاه انفرادی در ایران برگزار کنم ولی متاسفانه همیشه ناموفق بوده ام، با توجه به اینکه پوتفولیوی خوبی داشته ام ولی خب متاسفانه مافیای هنرهای تجسمی و نقاشی در ایران بیداد می کند، اگر آشنایی داشته باشید به آثارتان نگاه نمی کنند که تا چه حد موفق است یا اصلا از چه خط فکری پیروی کرده یا آیا این ارتیست برای هر اثر چقدر زمان گذاشته و به راحتی و بدون دردسر یک نمایشگاه بزرگ برگزار می کند ولی اگر با بزرگان و دست اندرکاران این کار ناآشنا باشید مثل من نمی توانید یک بار هم آثارتان را به نمایش بگذارید، البته که من چیزی را از دست نداده ام و نمایشگاه هایی در خارج از کشور برگزار کرده ام که بسیار از بازخوردشان راضی هستم ولی در کل فضای رشدی برای جوانان نه در نقاشی بلکه در کل هنرها در ایران فراهم نیست و نمی گذارند که فراهم بشود! تا زمانی که مافیاهای بزرگی هستند که کار کپی را به نام کار خالق اثر به مبلغ های کلان می فروشند دیگر نمی توانم نظری بدهم چون همه این اتفاق ها مانند زنجیری به هم وصل هستند.
از سختی ها و شیرینی های این حرفه هم صحبت کنیم.
شیرینی های زیادی برای هنرمند است که به نظر من این حس خوب بیشتر شخصی است ولی از نظر سختی باید بگویم بیشتر آرتیست های دیده نشده خیلی سخت زندگی خودشان را می گذرانند و باید در کنار حرفه فکر شغل آزاد دیگری هم باشند چون اینجا به آرتیست کمترین توجه ممکن را دارند، هیچ وقت آرتیست ها از سمت دولت حمایت مالی نشده اند و هیچ وقت به انها ارزش نداده اند، من خیلی از هنرمندان را می شناسم که سالها تلاش کرده اند و آثار بسیار حرفه ای هم خلق کرده اند ولی همیشه غمگین هستند که چرا هیچ وقت نذاشته اند که دیده بشوند، شاید برای همین عرف جامعه است که بیشتر خانواده های ایرانی از اینکه فرزندشان راه هنر را ادامه بدهد ناراضی هستند و همیشه می گویند در یک رشته پردرآمد درس بخوانند و در کنارش هنر را هم ادامه بدهند.
معمولا هنرمندان طراح در آثار خودشان امضایی برای سبک خودشان دارند، امضای کارهای شقایق پارسایی چیست؟
امضای کار من تصویر عواطف مختلف آدم و درک آن ها از زندگی است، آثار من هر کدام از آدم ها با داستان زندگی خودشان است، امضای کار من مدل های من هستند که در خیابان، در کافه، در مهمانی، در فروشگاه و در … به آنها برمی خورم.
آیا طراحی جزو رشته های گران هنری است و این تاثیری در قیمت بالای آثار طراحان دارد؟
یرای هنر نمی شود قیمت گذاشت، از دیرباز این حرف به گوشمان خورده و من اعتقادی قوی به این حرف دارم، گاهی یک اثر فقط با یک مداد طراحی شده ولی به ناگاه خریداری پیدا می شود که آن را به بالاترین قیمت ممکن می خرد یا هر چیز دیگری امکان دارد در فروش آثار اتفاق بیفتد، البته اگر چشم پوشی کنیم از باندهای مافیایی که قبلا در مورد انها صحبت کرده ایم! ولی بله به دلیل تحریم و بالا رفتن دلار و… خیلی از افزارهای نقاشی یا در بازار وجود ندارد یا از قیمت نجومی برخوردار است که امروزه بیشتر هنرمندان را تحت تاثیر قرار داده است.
از شما نمایشگاه های خوبی را شاهد بوده ایم، آیا به زودی شاهد نمایشگاه تازه ای از شما خواهیم بود؟
قبل از کرونا مجموعه ای را جمع آوری کرده بودم و تصمیم داشتم در ایران نمایشگاهی برگزار کنم که همراه با مونولوگ و هنر تصویری باشد ولی متاسفانه دوره کرونا همه برنامه ها را به هم زد ولی خب الان در حالی که ایران نیستم سعی دارم شروع کنم به جمع آوری یک مجموعه دیگری که مرتبط به سبک و خلق و خوی من است.
برای زیباتر شدن دنیا چه می کنید؟
در حال حاضر نمی توان گفت دنیا را هر جور ببینید زیباست، نه! ما خیلی وقت است که همگی شاهد زشتی هایی هستیم که هر روز و هر ساعت با انها روبه رو هستیم، نمی خواهم جمله های کلیشه ای بگویم که جنگ تمام بشود، بی پولی تمام بشود یا هر چیز دیگری فقط می توانم بگویم فقط باید با کمک هم، پشت در پشت هم، دست در دست هم، کنار هم باشیم تا دنیایی زیبا برای آیندگانمان بسازیم، از ما که دیگر گذشت…
عباسعلی اسکتی