فیلم «مابین دو بامداد» بهترین فیلم فستیوال فیلم تورینو
- شناسه خبر: 37163
- تاریخ و زمان ارسال: 16 آذر 1400 ساعت 18:18

هنرمندنیوز: در این نخستین فیلم خود، کارگردانی که در رشته حقوق تحصیلات خود را درسال ۲۰۱۵و رشته سینما درسال ۲۰۱۶ به پایان رسانده، با سبک فیلمهای اضطراب آور، ماجرای نبود معیارهای ایمنی برای کارگران و بی اهمیت بودن زندگی آنان برای سرمایه داران راگره می زند و آن را با لحظه به سرانجام رسیدن یک داستان عاشقانه و برنامه ریزی برای ازدواج در هم می آمیزد..
ما در این فیلم مرد جوانی را می بینیم که دارد برای به دست گرفتن مدیریت کارخانه پدرش آماده می شود. در این میان، به دلیل سهل انگاری، یکی از کارگردان به شدت می سوزد و به بیمارستان روانه می شود. در اینجاست که مبارزه درونی این جوان، که بین اخلاق، منافع مالی، فشارهای خانوادگی و سنت ها گرفتار شده آغاز می شود. فیلم با سادگی اما دقت و ضرب آهنگی خوب پیش می رود و این جنگ درونی را همراهی می کند. “قادر”، که نقش وی را “مجاهیت کوچاک” با توانائی بسیار ایفا می کند، به خوبی این توقان درونی و آرامش ساختگی بیرونی را در یک فاصله بیست و چهارساعته ی پر تلاطم وسرنوشت ساز از زندگی کسی که می رود پا جای پای “بزرگتر ها” بگذارد، به بیننده منتقل می نماید.
“مابین دو بامداد”، فیلمی بسیار تآثیر گذار و هوشمند می رود ازکارگردانش چهره ای آینده ساز برای سینمای نوین ترکیه بسازد.
دوفیلم دیگری که به شکل مشترک جایزه ویژه هیات داوران را ربودند، هر دو فیلم هائی بسیار خوب بودند که آنها نیز هر کدام دشواری های اجتماعی در دو جامعه گونا گون را به تصویر می کشیدند.
این دو فیلم عبارت بودند از “سیاره”، ساخته “آمالیا اولمن” از اسپانیا و “پر”، ساخته عمر الظهیری” از مصر. ۷۰۰۰ یورو این جایزه را همراهی می کند.
در فیلم “سیاره”، که سیاه و سفید است واین خود با شکستن زوایای نور، جغرافیای شهری را پر رنگ تر و تاثیر گذار تر می کند، دختر جوانی را می بینیم که، پس از مرگ پدر، از لندن، جائی که در آن تحصیل می کرد، به شهر کوچک زادگاهش “گیخون” در اسپانیا باز می گردد وبه مادری می پیوندد که نمی تواند خود را بازندکی هماهنگ کند و در حال بیرون رانده شدن از خانه ی اجاره ای اش است. دختر جوان نیز به هر دری که می زند، به دلیل شرایط افتصادی، کار مناسبی نمی یابد .این دو زندگی خود را با کمی دستبرد به مغازه ها و استقاده از موقعیت های کوچک می گذرانند و گاه نیز گرسنه می مانند. برق خانه پس از ندادن پول آن قطع می شود و دشواریهای دیگری به وجود می آورد.. با این وجود مادر و دختر به هم مهر می ورزند و همه شرایط سخت را بر می تابند.. تا سرانجام روزی … این فیلم همچنین برنده جایزه فیپرشی شده است.
فیلم “پر”، ساخته “عمر الظهیری”، و برنده جایزه بخش “هفته منتقدان” فستیوال کن، گونه ای دیگر از دشواری ها و مبارزه یک زن را در جامعه مصر به تصویر می کشد. کارگردان، برای گذر از زندگی یک نواخت و پر دغدغه زنی که همواره سر سپرده شوهر و فرزندانش بوده و در سکوت و بردباری یک زندگی یکنواخت بسیار فقیرانه را به دوش می کشد، از مراسم جشن تولد فرزند چهار ساله اش، که چون پسراست و پدر خانواده مرد سالار، با وجود نداری، می خواهد برایش سنگ تمام بگذارد، استفاده کرده یک شعبده باز را وارد میدان می کند. اشتباهی در کار این شعبده باز معرکه گیر به وجود می اید و پدر خانواده به یک مرغ تبدیل می شود.. کار زن دشوار تر می گردد چون هم می بایستی دنبال شعبده باز برای باز یافتن شوهرش بگردد و هم زندگی خود و فرزندانش را اداره کند. این مبارزه کم کم از او زنی توانمند و مستقل می سازد..
این فیلم، به دلیل این که هواداران ژنرال سی سی آن را تیره نما توصیف می کنند، وتوسط شماری از رسانه های نزدیک به حکومت و به ویژه مقاطعه کارانی که در پروژه های مسکن سازی سهیم هستند، مورد انتقاد قرار گرفته، هنوز در سینماهای مصر به نمایش در نیامده است. کارگردان اما به از دست رفتن خانه های سنتی و نیز تبدیل زمین های بارور مناسب برای کشاورزی به شهرک و گسترش پروژه های شهری اعتراض می کند.
فیلم فرانسوی “دختری که حالش خوب است”، نخستین ساخته “ساندرین کیبرلن”، هنرپیشه فرانسوی جایزه بهترین فیلمنامه را از آن خود نمود.
این فیلم داستان یک دختر جوان از یک خانواده یهودی را در سال ۱۹۴۲ به تصویر می کشد که سرشار از زندکی است و با عشق کار تآتر را در پاریس دنبال می کند. با رسیدن نیروهای آلمان نازی و سرکوب و کشتار یهودیان، زندگی اش دگرگون می شود. ماجرای این فیلم آمیخته ای است از زندگی مادر بزرگ کارگردان و یاد داشت های “آن فرانک”.
جایزه بهترین فیلم کوتاه به فیلم “باباتورا”، ساخته “گییوم کولن”، از کانادا، دادشد و فیلم بسیار خوب انیمیشن “شب”، ساخته “احمد صالح” از فلسطین، جایزه ویژه ژوری را ربود.
جایزه “اکیله وارداتا” برای بهترین فیلم به فیلم “گذر ار مرز”، انیمیشنی بسیار زیبا داده شد که سخن از دشواری های مهاجرت می گفت. در این فیلم، “فلورانس می آیه”، همراه با تکنیکی ویژه، یعنی روی هم قرار دادن صفحه های شیشه ای، رنگ های بسیار تندو تکنیک تصویر متحرک، داستان خود رابیان می کند. داستانی که تاریخ مصرف ندارد و آن داستان مهاجرت و جدائی های اجباری به دلایل گوناگون است.
البته بخش مستند و بخش های دیگر نیز جوایزی را به فیلم های دیگر این فستیوال دادند که در میان آنها جایزه “عینک گاندی” توجه را جلب می کرد. جالب اینجاست که جایزه بهترین فیلم این بخش به فیلم “فلسطین کوچک”، ساخته “عبداله الخطیب”، از لبنان داده شد که در مجموع بر دشواریهای فلسطینیان و بی تفاوتی غرب انگشت می گذاشت و در کنار آن، هیات داوران از فیلم “پنجاه چهار سال نخستین” تقدیر کرد که در آن “آوی موگرابی”، مستند ساز بسیار متعهد اسرائیلی، به گردآوری شهادت سربازانی پرداخته بود که در زمان خدمت سربازی خشونت های بسیاری بر فلسطینیان روا کرده بودند. فیلمی تکان دهنده که تنها به بازگوئی بسنده کرده بود و داوری رابه گردن بیننده می گذاشت.
به هر رو، گر چه نبود فیلم های کارگردانان جوان ایرانی، که به ویژه در این روزها، با حضور بر پرده سینما های فرانسه و پیشواز بسیار حوبی که از آنها شد، در ۳۹ امین فستیوال فیلم تورینو بسیار احساس می شد، اما این نبود با کیفیت بالای فیلم های دیگر، جبران می گردید که فستیوال های بزرگ، از آن غاقل شده اند و به گزینش آبونه های خود ادامه می دهند و دیگران نیز از آنها پیروی می کنند. دیگر روشن نیست بر مبنای چه معیاری این فستیوال ها فیلم های خود را بر می گزینند !!
«شهلا رستمی»