مهاجرت هنری؛ بهای دیدهشدن در تئاتر ایران
- شناسه خبر: 96024
- تاریخ و زمان ارسال: 3 دی 1404 ساعت 14:45

هنرمندنیوز : یادداشت مهدی احمدی – مدیرمسئول | در شهرهای مختلف ایران، از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب، گروههای تئاتری فعالی حضور دارند که با حداقل امکانات و بیشترین انگیزه کار میکنند. بسیاری از این هنرمندان بدون دسترسی به سالنهای استاندارد، حمایت مالی پایدار یا آموزش حرفهای، آثاری تولید میکنند که از نظر خلاقیت، جسارت و ارتباط با مسائل بومی، گاه از تولیدات مرکز پیشی میگیرد. اما مشکل اصلی آنجاست که این آثار کمتر دیده میشوند و مسیر مشخصی برای معرفی، حمایت و تداوم فعالیت آنها وجود ندارد. فاصله جغرافیایی به فاصلهای فرهنگی و حرفهای تبدیل شده است.
تمرکز امکانات در تهران باعث شده است که تئاتر شهرستانها بیشتر بهعنوان مرحلهای گذرا دیده شود؛ سکویی برای مهاجرت به مرکز، نه بستری مستقل برای رشد. بسیاری از استعدادهای جوان ناچارند برای دیدهشدن، ادامه تحصیل یا فعالیت حرفهای، شهر خود را ترک کنند. این مهاجرت، هرچند ممکن است به موفقیت فردی برخی هنرمندان منجر شود، اما در بلندمدت به تضعیف بدنه تئاتر در شهرهای مبدأ میانجامد و چرخهای از خالیشدن نیروهای خلاق را رقم میزند.
یکی از مهمترین چالشهای تئاتر شهرستانها، کمبود زیرساختهای مناسب است. در بسیاری از شهرها، سالنهای تئاتر یا وجود ندارند یا از استانداردهای حداقلی برخوردار نیستند. امکانات فنی، تجهیزات نور و صدا و حتی فضاهای تمرین، اغلب ناکافی یا فرسودهاند. در چنین شرایطی، انتظار تولید آثار حرفهای و رقابتپذیر، انتظاری ناعادلانه است. این کمبودها نهتنها کیفیت اجراها را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه انگیزه هنرمندان را نیز بهتدریج فرسوده میکند.
مسئله دیگر، نبود حمایت مالی و سیاستگذاری منسجم برای تئاتر شهرستانهاست. بودجههای محدود فرهنگی اغلب در مرکز هزینه میشوند و سهم استانها ناچیز و ناپایدار است. حمایتها بیشتر به شکل مقطعی و پروژهای صورت میگیرد و امکان برنامهریزی بلندمدت را از گروههای نمایشی سلب میکند. در چنین فضایی، تئاتر به فعالیتی مبتنی بر علاقه شخصی و فداکاری فردی تبدیل میشود، نه یک حرفه قابل اتکا.
با این حال، تئاتر شهرستانها از یک مزیت مهم برخوردار است که اغلب نادیده گرفته میشود و آن پیوند عمیق با زیستبوم فرهنگی و اجتماعی هر منطقه است. بسیاری از نمایشهای تولیدشده در شهرستانها، ریشه در مسائل محلی، زبانها و گویشها، آیینها و دغدغههای واقعی مردم دارند. این ویژگی میتواند به غنای تئاتر ملی کمک کند و تنوعی ایجاد کند که در تئاتر مرکز کمتر دیده میشود. نادیده گرفتن این ظرفیت، به معنای از دست دادن بخش مهمی از روایت فرهنگی کشور است.
جشنوارههای استانی و منطقهای میتوانند نقش مهمی در دیدهشدن تئاتر شهرستانها ایفا کنند، اما در عمل این جشنوارهها نیز اغلب به ایستگاههای کوتاهمدت و کماثر تبدیل شدهاند. نبود پیوست اجرایی برای آثار برگزیده، فقدان حمایت پس از جشنواره و نگاه رقابتی صرف، باعث میشود که بسیاری از نمایشها پس از پایان جشنواره به فراموشی سپرده شوند. جشنواره زمانی مؤثر است که به چرخه تولید و اجرا متصل شود، نه آنکه خود به هدف نهایی بدل شود.
تقویت تئاتر شهرستانها نیازمند تغییر نگاه در سیاستگذاری فرهنگی است. این حوزه نباید صرفاً بهعنوان حاشیهای از تئاتر مرکز دیده شود، بلکه باید بهعنوان بخشی مستقل و مکمل از تئاتر کشور مورد توجه قرار گیرد. توزیع عادلانهتر بودجه، ایجاد شبکههای حمایتی، امکان اجرای متقابل میان استانها و فراهمکردن دسترسی برابر به آموزش و امکانات، میتواند به کاهش شکاف مرکز و پیرامون کمک کند.
در نهایت، تئاتر شهرستانها نه مشکل، بلکه فرصت است. وجود استعدادهای دور از مرکز نشان میدهد که خلاقیت هنری محدود به جغرافیا نیست، بلکه نیازمند دیدهشدن، حمایت و اعتماد است. اگر این ظرفیتها نادیده گرفته شوند، تئاتر ایران به جریانی تکصدا و محدود تبدیل خواهد شد. اما اگر به آنها میدان داده شود، میتوانند به نیرویی تازه برای پویایی، تنوع و زندهماندن تئاتر ملی بدل شوند؛ نیرویی که از دل شهرها و روایتهای متنوع برمیخیزد و صحنه تئاتر ایران را غنیتر میکند.
